تاثیر استرس و اضطراب والدین بر کودکان
در بسیاری موارد، تنشهای والدین بخصوص در حضور کودکان، موجب بالا رفتن اضطراب، احساس ناامنی و نداشتن آرامش در کودکان میشود. بیشتر کودکانی که در معرض اختلافات والدین و خشونتهای خانگی هستند، احساس گوش به زنگی ناشی از نگرانی شدید دارند و هر لحظه منتظر اتفاق بد، زد و خورد والدین و تنشهای شدید بین آنها هستند.
از طرف دیگر، کودکان اعتمادشان را به والدینی که رفتار پرخاشگرانه دارند و منبع خشونت هستند، از دست می دهند و در جامعه نیز با مشکل اعتماد کردن به افراد جامعه مواجه می شوند.
در بعضی از سیستم های خانواده دیده می شود والدین بخصوص مادران برای افزایش قدرت خود، کودکانشان را یارکشی می کنند.
این والدین در مقابل کودکان از همسرشان بدگویی می کنند تا احساس ترحم، دلسوزی و همدلی فرزندان را جلب کنند که در اصطلاح روانشناختی به آن یارکشی می گویند.
این یارکشی، اثرات مخربی بر عواطف، احساسات و شرایط روانشناختی کودکان باقی می گذارد، زیرا کودک خودش را در شرایطی می بیند که باید بین والدین، یکی را انتخاب کند.
این کودک وقتی با مادر همراه می شود، ممکن است مورد خشونت، بی مهری و بی توجهی پدر قرار گیرد. در مواردی هم کودک برای آن که حس همدلی و توجه مادر را بیشتر جلب کند، به عمد نزد مادر درباره پدر بدگویی می کند.
معمولا این بچه ها در سنینی که باید کودکی کنند، این سنین را از دست می دهند. این فرزند نه تنها کودکی خود را فراموش می کند، بلکه نقش فرزند والدگونه نیز پیدا می کند.
این فرزند گاهی پدر یا مادر والدینش می شود. این مسائل، فشارهای مضاعفی بر کودکان وارد می کند که عواقب روان شناختی بدی در زندگی این افراد به جا می گذارد.
عواقب اولیه می تواند افزایش سطح اضطراب کودکان باشد، ولی اگر کودک به مدت طولانی در خانواده پرتنش زندگی کند در آینده ممکن است به افسردگی مبتلا شود.
عوارض دیگری مانند شب ادراری، مشکلات رفتاری و اختلالات عادتی هم در این فرزندان دیده می شود.
آینده این فرزندان تحت تاثیر مشکلات والدین خواهد بود. کودکانی که در جوی پرخاشگرانه بزرگ شده اند، بعد از تشکیل خانواده در برقراری ارتباط با همسرشان نمی توانند نقش متعادلی داشته باشند.
این افراد بسته به این که نسبت به والدین خود چه احساسی دارند، یا شبیه والدین خود می شوند و رفتارهای پرخاشگرانه آنها را ادامه می دهند، یا برعکس جزو افرادی طرفدار تئوری آرامش به هر قیمتی می شوند.
به عبارتی دیگر یا مانند پدر و مادر خود نقش ظالم را بازی می کنند یا نقش مظلوم را. افراد وقتی در موقعیت مظلوم واقع می شوند هر اتفاقی برایشان بیفتد، هر تنش و مشکلی داشته باشند، بدون قدرت اعتراض، تحمل می کنند تا جو خانه را به هر قیمتی آرام نگه دارند بنابراین چنین افرادی ممکن است در زندگی آینده خانوادگی خود نتوانند نقشی بالنده، رو به رشد و متعالی داشته باشند.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: lمقاله , مقالات روان شناسی , روان شناسی کودک , اضطراب در کودکان
خلاقیت در کودکان
خلاقيت قابليتي است كه در همگان وجود دارد اما نيازمند پرورش و تقويت ميباشد تا به سر حدشكوفايي برسد. فرد خلاق كسي است كه از ذهني جستجوگر و آفريننده برخوردار باشد. خلاقيت عبارت است از « توانايي ديدن چيزها به شيوه هاي جدي، شكستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فكر كردن به شيوه اي متفاوت، ابداع چيزهای جديد، استفاده از چيز هاي نا مربوط و تبديل آن به شكل هاي جديد.»می توان نتیجه گرفت که خلاقیت برآیند فرآیندهای ذهنی و شخصیتی فرد بوده و به تولیدات و آثاری منجر می شود که نو و بدیع بوده، خاصیتی متکامل داشته و با واقعیتها، منطبق بوده و در غایت به سود جامعه بشری هستند.
خانواده يكي از عوامل بسیار مهم در رشد و پرورش خلاقيت کودکان محسوب مي گردد که نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد. از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري ميكند، محيط مناسبخانوادگي، شيوه و نگرشهاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا ميكند. « كليگان » ( 1971 ) معتقد است براي ظهور خلاقيت راههاي زيادي در شيوههاي فرزندپروري وجود دارد كه ميتواند باعث ظهور يا محو خلاقيت شود. نحوه تربيت و استفاده از شيوههاي دموكراتيك يا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شيوه ابراز محبت هر كدام به نوعي در پرورش يا سركوب خلاقيت کودکان مؤثر است. اساساً پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری میکنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرند. بیان این نکته از آن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل به اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایتها و روشهای اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینههای تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد.
در واقع والدين از طريق درگير شدن در فعاليتهاي خلاق كودك در رشد خلاقيت او سهيم هستند. خانواده ها باید فرصتهاي لازم را براي سؤال كردن، كنجكاوي و كشف محيط به كودكان بدهند و هرگز آنان را تنبيه و تهديد نكنند. زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزشهاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد نماييد. محیط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادی وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي نمائيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازيهاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد. خيالپردازيهاي كودكان را سرزنش نكنید زيرا خلاقيت او را محدود مي سازید.
تحقيقات نشان مي دهد كه والدين كودكان خلاق در رفتار خود هماهنگي بيشتري نشان مي دهند، كودكان خود را آنگونه كه هستند قبول دارند و آنها را به كنجكاوي درباره اشياء و امور تشويق مي كنند و كودكان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد مي گذارند و كارها و برنامه هاي آنان را تحت نظر دارند و پي گيري مي كنند. شايسته است والدين تا آنجا كه امكان دارد كودكان خود را مستقل بار آورده و در ايجاد اعتماد به نفس، آنان را ياري كنند و دستاوردهاي آنان را با آغوش باز پذيرا شوند و هنگام شكست، به جاي سرزنش، راهنما و راهگشاي مشكلات كودكان خود باشند، تا كودكان بتوانند ضمن احساس ارزشمندي در انجام كارها، راه حل ها و عقايد غير معمول و دور از ذهن را نيز بيازمايند، چراكه چنين كارهايي پايه و مايه اصلي خلاقيت است.
اغلب اوقات اگر كمي وقت و حوصله كنيم متوجه وجود خلاقيت در بچه ها مي شويم. بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان ، تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقیت عامل مهم بازی است. كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازيهايش سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند. كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي كند.ممكن است يك جعبه خالي براي كودك خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. کودکان خلاق می توانند با توجه به موقعیت و مکان خاص بازی را تغییر دهند، بازیهای جدید ابداع کنند، مقررات خاصی وضع کنند، رهبری بازی را در دست گرفته و با سازمان بندی منسجم په به صورت فردی و چه به صورت گروهی بازی کنند. بازی این گونه افراد از تنوع و گوناگونی آکنده بوده و می توانند با توجه به علایق خود و بازی کنان هدفهای بازی را اعمال کنند. در مقابل کودکانی که از خلاقیت بی بهره بوده و یا خلاقیت کمی دارند در بازی ها نقش پیرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعایت کامل مقررات بازی می دانند، تخطی از قوانین را جایز نشمرده و بازی را بیشتر به عنوان وظیفه و کار تلقی می کنند تا وسیله ای برای رشد، بنابراین سهم آنها از لذت بازی کمتر از کودکان خلاق است.
ویژگیهای کودکان خلاق:
1. كودكان خلاق اغلب با آب و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا و به تفضيل سخن گفتن مي تواند نشانه قدرت خيال و تصور زياد باشد.
2. دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده كردن يا انجام دادن كاري دارند.
3. شور و نشاط و مشغوليتهاي شديد جسماني دارند.
4. در صحبتهای خود از قیاس استفاده می کنند.
5. عادت به وارسی منابع مختلف دارند.
6. با دقت به اشیا و پیرامون خود می نگرند.
7. اشتیاق به صحبت کردن درباره كشفيات با ديگران دارند.
8. توانایی ابداع بازیهای جدید و تغییر در بازیها دارند.
9. کنجکاوی زیادی برای سردرآوردن از امور دارند.
10. در گفتار خود جسارت زیادی دارند.
11. سئوالات عجیبی طرح می نمایند.
انگيزه و خلاقيت كودک در محيط خانواده زماني از بين مي رود كه :
1- تاكيد بيش از حد والدين بر هوش و حافظه كودک
2- ايجاد رقابت ميان كودكان
3- تاكيد افراطي بر جنسيت كودک
4- قرار دادن قوانين خشك و دست و پا گير در منزل
5- عدم آشنايي والدين با مفهوم واقعي خلاقيت
6- انتقاد مكرر از رفتارهاي كودک
7- بيهوده شمردن تخيلات كودک
8- عدم شناسايي علائق دروني كودک
9- عدم وجود حس شوخ طبعي در محيط منزل
10- تحميل نقش بزرگسال به كودک
برای افزایش خلاقيت كودكان باید:
1. هرگز کودک را تحقير نکنيم. کودکي که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقيّت نميزند.
2. محيطي مناسب براي انجام كارهاي خلاق آنها فراهم نماييد.
3. امكانات و وسايلي در اختيار آنها قرار دهيد تا به كمك آنها خلاقيت هاي خود را ابراز نمايند. به عنوان مثال وسايل موسيقي، نقاشي و طراحي و ...
4. كارهاي خلاق كودكان را تشويق كنيد و آنها را در معرض نمايش قرار داده و از ارزيابي بيش از حد آنان خودداري كنيد.
5. به عنوان بزرگسال، خود به انجام كارهاي خلاق بپردازید و اجازه دهيد كودكان شما شاهد كارهاي خلاق تان باشند.
6. به شيوه هاي آموزشي در خانواده خود توجه داشته باشيد.
7. براي كارهاي خلاق ديگران ارزش قائل شويد.
8. از تأكيد بر تصورات قالبي در خصوص جنسيت كودكان شديداً خودداري نماييد. ( به عنوان مثال دختر ماشين بازي نمي كند، پسر عروسك بازي نمي كند يا پسر گريه نمي كند.)
9. امكان شركت در فعاليت ها و كلاسهاي ويژه را براي آنان فراهم نماييد.
10. اگر مشكلات يا گرفتاريهاي در خانواده وجود دارد از آن مشكلات به شيوه مثبتي استفاده كنيد و با تشويق به كودك خود اجازه ابراز احساسات و اظهار نظر بدهيد.
11. توجه داشته باشييد كه استعداد فقط سهم كوچكي از خلاقيت است و تمرين و نظم بخشيدن به آن از اهميت بيشتري بر خوردار است.
12. اجازه بدهيد كودك خودش باشد حتي اگر رفتارهاي عجيب از او سر بزند و سعي كنيد در حضور جمع كودك خود را خلاق معرفي نكنيد؛ در غير اين صورت اطرافيان انتظارات بيش از حدي از كودك شما خواهند داشت.
13. با كودك خود شوخ طبع و مهربان باشيد.
منابــــع:
1. برات، نگين. ( 1382، 29 مهر ). خلاقیت و یادگیری در کودکان. همشهری، ص 19.
2. پیرخائفی، علیرضا. ( 138۲). خلاقیت و هوش ( مبانی نظری و پژوهشی ). تهران: انتشارات مهربرنا.
3. سليماني، افشين. ( 1381 ). كلاس خلاقيت. تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
4. گريوز، گارگيلو، اسلادر. ( 1379 ). خلاقیت (شناخت ويژگي هاي كودكان و برخورد مناسب با آنها )( ترجمه مهدی قراچه داغی ). تهران: پیک بهار.
5. مهجور، رضاسیامک. ( 1383 ). روان شناسی بازی. تهران: انتشارات ساسان.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقاله , روان شناسی کودک , خلاقیت در کودکان , پرورش خلاقیت در کودکان
| به چه رفتارهایی کودک آزاری (Child Abuse) می گوییم؟ کودکان به علّت ویژگی هایی که از نظر سنی دارند بسیار آسیب پذیر هستند و نیاز به حمایت و مراقبت ما دارند. امّا گاهی بزرگسالان به دلایل مختلف به جای حمایت مواظبت از کودکان آنان را مورد آزار قرار می دهند.کودک آزاری (Child Abuse) شامل رفتارهایی است که توسط افراد دیگر خصوصاً بزرگسالان نسبت به کودکان انجام می گیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی کودکان آسیب می رساند. رفتارهایی که بصورت تصادفی انجام می شوند کودک آزاری (Child Abuse) به حساب نمی آیند مانند اینکه کودکی به علّت تصادف با اتومبیل دچار نقص جسمی شود. کودک آزاری (Child Abuse) چگونه صورت می گیرد؟ کودکان بصورت های مختلف مورد آزار قرار می گیرند:
|
چرا کودکان مورد آزار قرار می گیرند؟
- ناآگاهی والدین: گاهی والدین یا افراد دیگر که به کودکان آزار می رسانند، نمی دانند که رفتار آنها کودک آزاری است، مانند کسانی که کودکان را تنبیه بدنی می کنند، مورد تحقیر و توهین قرار می دهند، به نیازهای اساسی آنها توجهی ندارند و این رفتارها را عادی و معمولی می دانند.
- مشکلات اقتصادی: فقر سبب می شود که کودکان از دسترسی به نیازهای اساسی خود مانند آموزش، بهداشت، تغذیه و … محروم شوند و یا والدین به علّت فشارهای مالی با رفتارهایی مانند پرخاشگری، خشونت، بی توجهی و .. کودکان را مورد آزار قرار دهند.
- اعتیاد: اعتیاد به علّت خصوصیاتی که در افراد ایجاد می کند مانند پرخاشگری، بی مسئولیتی، کاهش عواطف و … سبب می شود که کودکان مورد آزار به ویژه از نوع سوء استفاده قرار گیرند.
- بیماریهای روانی: در صورتیکه والدین به بیماریهای روانی مبتلا باشند، با رفتارهایی مانند تندخویی، خشونت، ناسازگاری، بی توجهی و … که ناشی از بیماری روانی آنهاست، سبب آزار کودکان می شوند.
- مشکلات خانوادگی: مشاجرات شدید و طولانی والدین، جمعیّت زیاد خانواده، شیوه های تربیتی نامناسب، در برخی موارد وجود ناپدری و نامادری و … سبب می شود که کودکان مورد آزار قرار گیرند تا حدی که مشکلات خانوادگی یکی از دلایل کودک آزاری به شمار می رود.
- مشکلا ت کودکان: کودکانی که مشکلات نسبتاً پایدار و شدید دارند بیشتر از سایر کودکان مورد آزار قرار می گیرند مانند کودکانی که دچار بیماریهای جسمی مزمن و طولانی مدت یا مشکلات رفتاری از قبیل پرخاشگری، بیقراری، بیش فعالی، اضطراب، شب ادراری و … هستند به علّت مشکلاتیکه برای بزرگسالان ایجاد می کنند و نیز به سبب ناآگاهی والدین از این مسکلات اغلب مورد آزار جسمی و روانی قرار می گیرند.
- مشکلات مدرسه: مشکلاتی که در مدرسه برای دانش آموزان ایجاد می شود مانند انتظار بیش از حدف ندیدن تفاوت ها، ایجاد اضطراب، ترس و رقابت های شدید، تبعیض، تنبیه بدنیف تحقیر و توهین و … سبب آزارهای جسمی و روانی کودکان می شوند.
چگونه می توانیم کودک آز را کاهش دهیم؟
- کودکان را بیشتر و بهتر بشناسیم: شناخت کوکان و نیازهای آنان سبب می شود که رفتار بهتری با آنها داشته باشیم. برای این کار می توانیم از روش های مختلف مانند خواندن کتاب های مناسب، شرکت در کلاس های آموزشی، مشورت کردن با افراد آگاه و … استفاده کینم.
- علّت کودک آزاری را بشناسیم: کودک آزاری مانند هر رفتار دیگری علّتی دارد. سعی کنیم علّت آنرا پیدا کنیم و با برطرف کردن آنف کودک آزاری را کاهش دهیم. ممکن است برخی از مشکلات را نتوانیم از بین ببریم، در آن صورت پذیرفتن آن بهتر از آزار دادن کودکان است.
- از دیگران کمک بگیریم: کمک گرفتن و مشورت کردن نشانه هوشیاری و آگاهی است، نه ناتوانی. برای کاهش مشکلات خود می توانیم از مراکز مشاوره حضوری، تلفنی، سازمان های غیر دولتی، افراد آگاه و … کمک بگیریم.
- آرامش خود را حفظ کنیم: زندگی همیشه با مشکلات همراه است، سعی کنیم خشم خود را کنترل کنیم و برای مشکلات چاره جویی نماییم. بسیاری از کودک آزاری ها در شرایطی انجام می گیرد که والدین قادر به کنترل خشم خود نیستند. کنترل خشم آموختنی است و می توانیم با تمرین بر خشم خود غلبه کنیم.
کودک آزاری چه زیان هایی برای کودکان دارد؟
کودکی دوران رشد و شکل گیری شخصیّت است. انواع کودک آزاری در این سال های حسّاس و مهم، به رشد و سلامت آنان آسیب های جدی می رساند. کودکان آزار دیده در همه جنبه های رشد مانند رشد جسمی، ذهنیف روانی و اجتماعی با مشکلات و نارسایی های فراوانی روبرو خواهند شد. بررسی های انجام شده نشان می دهد بسیاری از کودکانی که در دوران کودکی قربانی آزار و بدرفتاری بوده اند، در بزرگسالی خود به آزار کودکان پرداخته اند و این بزرگترین زیان کودک آزاری است که سبب تداوم آن می شود.
چگونه می توانیم از کودک آزاری پیشگیری کنیم؟
پیشگیری همیشه بهتر، آسانتر و سریع تر از درمان است. برای پیشگیری از کودک آزاری می توانیم از راهکارهای زیر استفاده کنیم:
- دقّت در ازدواج و تشکیل خانواده، خوداری از ازدواج های تحمیلی، ناشناخته، شتابزده و ازدواج در سنین پایین.
- توجّه به تنظیم خانواده و تعداد مناسب فرزندان.
- افزایش آگاهی خود در زمینه پرورش فرزندان و شیوه های مناسب رفتار با آنان.
- پذیرش مسئولیت ها و انجام وظایف خود به عنوان پدر، مادر، معلّم، سرپرست و … نسبت به کودکان.
- آشنایی با حقوق و نیازهای اساسی کودکان.
- توجّه به سلامت جسمی و روانی خود و کاهش فشارهای عصبی و مشکلات رفتاری خود که سبب کودک آزاری می شود.
- تقویت روحیه کمک گرفتن هنگام برخورد با مشکلات و آشنایی با مراکز حمایتی، مشاوره، امداد در مورد کودکان و خانواده.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقاله , مقاله روان شناسی , مقاله کودک , کودک آزاری چیست
ترفندهایی برای همکاری کودکان
در انجام کارهای خانه با خانواده
گاهی کارهای خانه که تلمبار می شود ، واقعا خسته کننده است و از همه بدتر اینکه ،یک نفر و در بیشتر مواقع مادر خانواده باید کارهای بقیه ی افراد را انجام دهد. گاهی پدر هم به او کمک می کند اما بچه ها انگار مهمانان همیشگی اند و هر چه مادر تلاش می کند تا آنها را به نوعی در قبال وظایفشان مسئولیت پذیر کند ، اما بی فایده است.مشکل فقط این روزها نیست که آنها کودک اند ، اگر امروز نتوانند از عهده ی کارهای شان بر آیند ، فردا نیز بزرگسالانی نصفه و نیمه می شوند.
ترفند های زیر را بکار ببرید تا فرزندان تان با شما در انجام کارهای خانه همکاری کنند.
به فرزندتان بگویید که کارهای خانه اختیاری نیست و به شکایت آنها گوش نخواهید داد و واقعاً هم این کار را انجام دهید.
با تحسین و اظهارنظر مثبت، عزت نفس کودک را تقویت کنید
بگویید کارکردن تا چه اندازه موجب شادی و آسایش شما میشود.
کارکردن، هم برای کودک و هم برای سایر اعضای خانواده، مفید و سودمند است.
ارزیابی و بازرسی را بهنحوی خوشایند انجام دهید.
حتی ناچیزترین دستاوردها را تأیید و ستایش کنید.
بهجای اینکه مچ کودک را حین انجام کار اشتباه بگیرید، او را در حال انجام یک کار صحیح و خوشایند، غافلگیر کنید.
برای تحسین و تشویق روزانه کودک، دقیقاً کارش را توصیف کنید. مثلاً بهجای اینکه بگویید عالی است یا تو یه قهرمانی، واضح تشریح کنید که میبینم اسباب بازیها سرجایش قرار گرفته و تختات مرتب است، به این میگویند یک کار دقیق و حساب شده، تو خیلی زحمت کشیدهای.
توجه خود را بر تلاشهای انجامگرفته یا درسهای آموخته شده متمرکز کنید نه فقط بر نتیجه نهایی.
کار را هر چه زودتر توصیف و تأیید کنید، تشکر و قدردانی را به بعد موکول نکنید.
اجازه دهید کودک درباره کار خودش قضاوت کند.
گاهی اجازه دهید کودک خود وظایف روزانه خانه را انتخاب کند.
وظایف را تنظیم کنید، خواستهها را تغییر دهید و کودکان را همزمان با رشد و بلوغ، در تصمیمگیریها شرکت دهید.
از کودک هر روز انتظار انجام مقداری کار داشته باشید.
برای انجام کارها، هر روز زمان معینی درنظر بگیرید.
ثبات قدم و قاطعیت را با استفاده از تشویق و گاهی تنبیه مثل کم کردن حقوق هفتگی یا ماهانه یا انصراف از بردن او به پارک یا مهمانی تقویت کنید و پاداشهای شفاهی فوری به او بدهید.
بهخاطر داشته باشید هدف، همکاری، احترام و علاقه متقابل است، نه فقط انجام شدن کارها.
برای کودک فرصتهایی فراهم کنید تا خدمت دلسوزانهای به فرد نیازمند بکند. چنین فعالیتهایی، احساس محبت، سپاسگزاری و تمایل بیشتر به کمک در کارهای منزل را در او تقویت میکند.
از تهدید و تنبیههای مداوم بپرهیزید. این روشها به ندرت نتایج مثبت و ماندگار دارند.
به کودکان برچسبهای مثبت بزنید؛ پسر خوش شانس، دختر مهربان، برادر قوی، بچه باهوش و... میتواند تصور ذهنی شیرین، دلپذیر و ماندگاری برای بقیه عمر کودک فراهم کند.
محدودیتها یا تهدیدهایی را که قادر یا مایل به انجام آن نیستند، درنظر نگیرید.
مخصوصاً در مورد کودک خردسال، دستورهای واضح و ساده به کار ببرید.
تفاوتهای فردی کودکان را مدنظر قرار دهید.
زمانی که کودک تحت فشار روانی است، از خواستهها و انتظارات خود بکاهید.
به مشکل حمله کنید، نه به کودک و شخصیت او.
بر نقایص و کاستیهای کوچک و ناچیز اصرار نورزید.
از کاربرد جملههای تهدیدآمیزی نظیر « این کار را بکن وگرنه...» پرهیز کنید.
کلام آخر اینکه رسیدگی بیش ازحد و وابسته نگهداشتن کودک نهایتاً به ناتوانی و بدتر از آن به ناسپاسی او میانجامد. طفلی که در سالهای اولیه عمر تنها گیرنده بوده و هیچ توقع و چشمداشتی از او نداشتهایم و فرصتی برای ابراز وجود به او ندادهایم در بزرگسالی به طفیلی تبدیل خواهد شد که وبال گردن شده، همواره انتظار دریافت سرویسها و خدمات بیشتری دارد. این را به یاد داشته باشیم که این چنین فردی هیچ جایگاه مناسبی در اجتماع نخواهد داشت.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقاله , مقاله روانشناسی کودک , ترفندهایی برای تربیت کودکان , تربیت کودک
بدون شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران کودکی است. دورانی که در آن شخصیت فرد پایهریزی شده و شکل میگیرد.در اینجا راهکارهایی را برای شما فراهم آورده ام تا بتوانید رشد شناختی کودکان خود را ارتقاء دهید.صبر و حوصله فراموشتان نشود.
اسباب بازی
بر اساس تئوری رشد شناختی پیاژه، از مراحل طفولیت، بچه ها شروع به تشخیص این امر می کنند که برای کنش های آنها یک سری دلایل و نتایج وجود دارد. برای مثال اگر کودک دکمه روی اسباب بازی را فشار دهد آنگاه صدایی شنیده می شود و یا اگر یک شی را بردارد و در محل صحیحی قرار دهد مهارتهای حرکتی ظریف و درشت خود را توسعه خواهد داد. مهارتهای حرکتی ظریف در ارتباط با چشم ها و انگشت هاست در حالی که مهارتهای حرکتی درشت در ارتباط با ماهیچه ها برای برداشتن شی، قدم زدن، دویدن و ایستادن است. لذا اسباب بازی مولفه های مورد نیاز برای رشد رفتاری – شناختی نوزادان و کودکان را فراهم می کند.
استفاده از اشیا
گروهی از اشیا یا چیزهای دیگر را انتخاب کنید که شباهتهای اساسی به یکدیگر دارند. در میان این گروه شی را قرار دهید که در آن ویژگی مشترک با بقیه نیست و از کودک بخواهید آن شی را که با بقیه تفاوت دارد در بین گروه انتخاب کند. مثلا چند شی دایرهای شکل انتخاب کنید و در بین آنها یک مکعب مربع قرار دهید. برای این آزمایش نیز میتوانید از خود اشیا ، تصاویر آنها یا نام بردن اسامی ، آنها استفاده کنید. ولی توجه داشته باشید کودکان کوچکتر به دلیل این که رشد حافظه آنها به اندازه کودکان بزرگتر نیست نمیتوانند در روش نام بردن وسایل عملکرد خوبی داشته باشند.
استفاده از پازل ها
پازل سادهای تهیه کنید و اجزایی از این تصاویر را حذف کنید. از کودک خود بخواهید بگوید تصویر مورد نظر چه اشکالی دارد. تصاویری که انتخاب میکنید معمولا تصاویر سادهای خواهد بود که کودک با آنها آشنایی داشته باشد. مثل چهره یک آدمک که دهان و لبها حذف شده است یا ساعتی که عقربه ندارد یا میزی که پایه ندارد. کودکان به موازات رشد شناختی خود به تدریج این توانایی را بدست میآورند که بتوانند اجزای حذف شده در تصاویر پیچیده را شناسایی کنند. بر این اساس کودکان کوچکتر مثلا 6 - 5 سالهها معمولا نقص در تصاویر مربوط به اشیا آشنا و عینی را راحتتر شناسایی میکنند. با بالا رفتن سن کودک میتوان تصاویر پیچیدهتر مثل مناظر و ... را مورد استفاده قرار داد.
هیجان و نظم و ترتیب
هیجان(ابراز احساسات از طرف والدین) و نظم و ترتیب(وجود ثبات در رفتار والدین) پایه و اساس رشد شناختی یک کودک هستند. اریک اریکسون روان شناس و روانکاو رشد، شرح داده است که اطفال به مرحله ای به نام اعتماد در برابر عدم اعتماد وارد می شوند که به معنای این است که کودکی که از طرف والدین خود پذیرفته نشود(پس زده شود) و یا مورد آسیب قرار گیرد احتمالا دچار افسردگی می شود و شخصی بی اعتماد می گردد در حالی که اگر کودک از جانب والدین مورد پذیرش قرار گیرد توانایی اعتماد کردن به اطرافیان را در آینده خواهد یافت.
همچنین این تئوری در مورد مرحله دوم رشد یعنی خودگردانی در برابر شرمساری می گوید: والدینی که به طور متعادل از تقویت و تنبیه استفاده می کنند به فرزند خود خودگردانی را می آموزند. والدینی که نوپایان را محدود و نکوهش می کنند باعث رشد عدم اعتماد به نفس و خودشکوفایی در آنها می شود. توجه کافی و تادیب متعادل و به موقع فرزندان فعالیتهایی هستند که برای رشد شناختی فرزندان بسیار مفید خواهند بود.
کتاب
والدینی که برای کودکشان کتاب می خوانند ، به رشد مهارتهای شنوایی و پرورش بینش در آنها کمک می کنند. بر اساس نتایج عملی اگر والدین به طور مکرر با فرزندان صحبت کنند آنها حرف زدن را خیلی زودتر یاد می گیرند.
خواندن و اشاره کردن به کلمات و تصاویر، صحبت کردن را به کودکان می آموزد. تشویق کودک به حرف زدن به او اعتماد و اطمینان می بخشد. کتابها بخش مهمی از رشد کودکان هستند زیرا به انها کمک می کند کلمات جدیدی را یادگرفته و خواندن را به انها می آموزد. به والدین توصیه می گردد که داستانهایی برای کودک انتخاب کنید و با تغییراتی که در آنها ایجاد میکنید منتظر پاسخ و واکنش کودک بمانید.
توجه کنید این تغییرات متناسب با سطح سنی کودک باشد و بیان کننده مسائل غیر عادی و غیر طبیعی باشد. برای مثال:
....یک روز یکی از ماهیها در حالی که بازی میکرد افتاد زمین و یکی از پاهایش زخمی شد. دوستانش به کمک او آمدند و پای او را پانسمان کردند....
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقاله , روان شناسی کودک , کودک خلاق , پرورش کودک خلاق
نکاتی بسیار کلیدی در روانشناسی تربیتی کودک
والدین محترم، با دقت بخوانید!
روانشناسان بر این باورند که کودک در مراحلی از سنین رشد خود دارای خصوصیتهای ویژه همان مقطع می باشد . با دانستن این خصوصیات سنی ، اگر والدین این ویژگی ها را مشاهده نکردند باید نگران باشند ، نه این که اگر در کودکشان موجود بود گله کنند ! این دوران بر این قرارند :
1 – از تولد تا دو سالگی : شخصیتی حس گر و علاقه مند به لمس اشیاء می باشد . لذا والدین جز در مواقع خطر نباید مانع شوند .
2 – دو الی چهار سالگی : درون کودک فقط مشغول عکس برداری از رفتار ها و شخصیت هاست و با آنها شخصیت خود را شروع به ساختن می کند .
3 – چهار الی هفت سالگی : علاقه شدیدی به ادبیات کودکانه و بازی ها دارد . نیازمند به توجه زیاد و ارتباط کلامی بالاست . تفکری خود محور دارد که با خودخواهی کاملاً متفاوت است (توجه شود !) همه را با خود همراه می سازد و نیاز به تایید دارد ، لذا باید با او همراه بود . نیاز شدیدی به رابطه با هم سن و سالان دارد . قدرت تصویر سازی ذهنی بسیار بالایی دارد ، لذا به داستان علاقه مند است .بر روی موضوعات سخت متمرکز می شود پس مهم است روی بدیها تمرکز کند یا خوبیها . قوانین و قواعد ساده را می فهمد ولی قوانین پیچیده را خیر . بعضی قوانین را به طور ثابت در ذهنش نگاه می دارد ، لذا نباید اشتباهت را برایش توجیه کرد .
5 – یازده سالگی به بعد : توان تفکر وتجزیه تحلیل بالایی دارد ، زمان ظهور استعداد های اصلی اوست ، ادراک اصول اخلاقی را به دست می آورد .
با فرزندمان چگونه برخورد کنیم ؟
روانشناسان دینی و حتی غربی ، دوران تربیتی فرزند را به سه دوران تقسیم می کنند :
7 سال اول زندگی : در هفت سال اول والدین باید مانند غلام باشند و فرزندان چون پادشاه .
7 الی 14 سالگی : در هفت سال دوم والدین پادشاه اند و فرزند غلام .
14 الی 21 سالگی : در هفت سال سوم والدین پادشاه اند و فرزند وزیر . یعنی نقش مشاور را دارد .
نکاتی در مورد بازی های کودکانه :
• مهم است بدانیم حداقل زمان بازی با کودک دو ساعت است . در غیر این صورت کودک ارضا نشده و این نیاز در وی به صورت عقده باقی می ماند . پس اگر والدینی کودکشان را به پارک یا محلی برای بازی و تفریح بردند ، تا قبل از این زمان او را محروم نکنند .
• بازی خانه سازی کودک را صاحب اختیار بار می آورد و به او می آموزد که باید ساخت !
• بازی ترکاندن باد کنک برای رفع عقده ها و رهایی از خجالتی بودن مفید است . به کودک می فهماند که بزرگترین چیزها ( مشکلات ) هم به دستان تو می ترکد ! می فهماند که عقده هایت را بترکان .
• خمیر بازی منعطف بودن را به طور غیر مستقیم به او می آموزد و به او می فهماند لج باز نباش و گاهی هم تو تغییر کن .
• تلفن بازی : بازی که در آن والدین با استفاده از دو عدد گوشی تلفن با کودکشان تلفنی صحبت می کنند ، این بازی بهترین وصیله برای ارتباطی کردن و آموختن روابط عمومی و رفع خجالتی بودن است .
• دروغ ابزار بازی کودکان است ! چون خیال پرداز است و قدرت تصویر سازی بالایی دارد . این عیب کودک نیست . دقت شود !
تحسین کودک :
• باید کار یا ویژگی خاص کودک تشویق شود نه کل شخصیت او . نگویید آفرین پسر خوب ، این تشویق به او می فهماند که تو همواره خوبی و هیچ عیبی نداری ! بلکه باید مثلا گفت : آفرین به پسری که مسواک می زند .
• برای رفتار های ویژه اش از تحسین ویژه استفاده کنید .
• هر کار خوبی را جداگانه تشویق کنیم . اگر دو کار خوب انجام داد هر دو را جدا جدا تشویق کنیم .
• هر نوع پیشرفتی را باید تحسین کرد . نمره 12 به 13 تشویق دارد .
• باید دانست که تشویق موثر تر از تنبیه است !
• در تحسین ها از جملات تکراری استفاده نکنیم .
• کودک در همان موقع تشویق باید تشویق شود و در همان موقع تنبیه ، تنبیه .
تنبیه کودک :
• آخرین روش تنبیه ، تنبیه بدنی است ! آن هم فقط توسط پدر . چون اگر از پدر رنجید به سمت مادر می رود ، چون کانون مهر است . ولی اگر از مادر رنجید به کجا خواهد رفت ؟
• تنبیه نباید در مقابل افراد دیگر انجام شود .
• اگر والدین می دانند تنبیه بدنی اثر ندارد ، نباید بزنند . اگر تنبیه بدنی را آخرین راه دانستند ، نباید به صورت او ضربه بزنند . نباید به گونه ای بزنند که سرخ یا کبود شود . نباید با آلتی یا وسیله ای بزنند . اگر کودک بیمار است اصلا نباید تنبیه بدنی شود .
• اولین مرحله تنبیه نگاه بی محبت است . مرحله ی بعد قطع جوایز است . مرحله بعد قطع آن چیزهایی است که او دوست دارد ، مانند : یک کارتون یا یک غذای خوشمزه یا رفتن به خانه خاله و ... آن هم ابتدا باید در حد تهدید باشد .
• مرحله بعد تنبیه قهر های چند ساعته است ، چند ساعت نه بیشتر !
نکاتی پراکنده در مسائل کودک :
• به قولهایی که به کودک می دهید کاملا مقید باشید ! چه در تنبیه ، چه در تشویق .
• به دعوا های دو کودک نباید اهمیت ویژه نشان داد . چون آن را مهم تر جلوه می دهد و آنها حساس تر می شوند .
• تا می توانیم اشکالات و عیب های کودک را نبینیم ! اگر قرار شد نبینیم و توجه نشان ندهیم ، هیچ اهمیتی ندهیم چه با نگاه و یا حرکات صورت و ... .
• بچه باید بچگی کند ، نه اینکه به کلاس زبان برود ! دقت شود که کلاس های اضافی و تقویتی برای بعد از 11 سالگی است .
• بچه های پیش فعال و اکتیو را باید به کارهای عملی مثل بستن پیچ و مهره و یا باز کردن سرپیچ لامپ و ... انداخت .
• اگر فرزندتان برادر یا خوهر کوچکش را می زند ، مسئولیت آنها را به او بده و بری این کار برایش پاداش قائل شو .
• در مراحل تربیت همیشه نباید توقع پاسخ مثبت داشت . کودک در نوسان است .
• هیچ گاه بین کارتون دلخواه کودک ، برنامه را قطع نکن !
• زیاد به کودک دستور نده ، اما گاهی هم او را به کار بینداز .
• کودک باید صاف تلوزیون تماشا کند . صدای تلوزیون کم باشد تا گوشهایش به صداها حساس شود . شاید نیاز بود در عبور از خیابان صدای بوق ها را خوب بشنود تا بیشتر مراقب باشد .
• بازی هایی که ابهت تو را می شکند و برخورد های فیزیکی دارد را با کودک انجام نده . اما بسیار خوش اخلاق باش.
• به صحبت های کودک گوش کن . کودک پر حرف است !
• جدی و با ابهت از کودک چیزی بخواه یا دستور بده .
• کودک حواس پرت است و گاهی هم بی توجه . ابتدا توجهش را جلب کن تا به تو نگاه کند ، بعد با او صحبت کن .
• در بازی های مسابقه ای سعی کن بازنده تو باشی .
• جملات دستوری را نباید پرسشی گفت . مثل : جاتو جمع کردی ؟
• به کودک قرقرو باید بی اعتنایی کرد .
• دو چیز برای بچه آرامش بخش است : صدای آب و صدای جیرجیرک .
• کودک را در مسائل خودش درگیر کنید . مثل : کیفش ، کفشش ، مدرسه اش و ... .
• سعی شود صبحانه کودک شامل : شیر گلاب ، عسل ، خامه تزئین شده ، نان جو ، عدسی و آن چیزی که او دوست دارد باشد .
• اگر کودک در خواب راه می رود :
1 – راه های خروج را ببندیم
2 – از آژیر خطر با حسگر عبور استفاده کنیم
3- مکان خوابش را عوض کنیم .
• بازی شغل کودک است !
• برای هر رفتار بد ابتدا یک جایگزین پیدا کن ، بعد او را نهی کن ! اول شکلات را بده ، بعد چاقو را از او بگیر !
• اگر کودک شب ادراری دارد ، روزها قبل از رفتن به دستشویی او را به نگه داشتن چند ثانیه ای تمرین دهیم تا مثانه اش تقویت شود .
جدول تشویق و تنبیه :
می توانید با ساختن یک جدول هفتگی او را تشویق و تنبیه کنید . طبق آنچه که بیان شد . مثلا با هر کار خوب یک آدمک خندان بگیرد وبا هر سه آدمک یک جایزه . با هر سه جایزه یک جایزه ویژه . جایزه ها می تواند یک غذای خوشمزه یا یک هدیه کوچک باشد . برای تنبیه هم می توانید از یک آدمک اخمو استفاده کنید .
چگونه بفهمیم آرزوی کودک چیست تا آن را به عنوان یک هدیه ویژه قرار دهیم ؟
می توان برای فهمیدن بزرگترین آرزوی کودک از روشهای زیر استفاده کرد :
1- در یک بازی به نام غول چراغ جادو ، شما غول هستید و آرزوی کودکان مهربان را برآورده می کنید . از او می پرسید بگو ببینم آرزویت چیست ؟ با این روش آرزوی او را فهمیده و بعد برای او تهیه می کنید .
2- از او می پرسید : اگر تو مثلا n تومان پول داشتی چه می خریدی برای خودت ؟ برای بابایی یا مامانی چه؟ و با این روش خواسته او را می فهمی .
ویژگی های اتاق کودک : کودک باید جدا خوابیدن را از ابتدا بیاموزد . اتاق خواب کودک باید زیبا و تزئین شده باشد ، با هر آنچه که او دوست دارد . از نور های رنگی استفاده شود . به روی کودک نباید پتوهایی با شکل های حیوانات وحشی انداخت .
منبع : کودک
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقاله , مقاله تربیتی , تربیت کودک , راههای افزایش خلاقیت در کودک
ویژگی های کودکان خلاق
* عادت به وارسی منابع مختلف.
* جسارت در گفتار زیاد.
* طرح سوالات عجیب و غریب.
* کنجکاوی زیاد برای سردرآوردن از امور.
* اشتیاق به صحبت درباره ی کشفیات با دیگران.
* شور و نشاط و مشغولیت های شدید جسمانی.
* دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده کردن یا انجام دادن کاری.
* با دقت و اشتیاق به پیرامون خود نگریستن.
* توانایی ابداع بازی های جدید و تغییر در بازی ها.
* قیاس در صحبت های خود.
انگیزه و خلاقیت کودک در محیط خانواده زمانی از بین می رود که:
* تاکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه کودک
* ایجاد رقابت میان کودکان
* تاکید افراطی بر جنسیت کودک
* قرار دادن قوانین خشک و دست و پا گیر در منزل
* عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت
* انتقاد مکرر از رفتارهای کودک
* بیهوده شمردن تخیلات کودک
* عدم شناسایی علایق درونی کودک
* عدم وجود حس شوخ طبعی در محیط منزل
* تحمیل نقش بزرگسالان به کودک
برای افزایش خلاقیت کودک باید:
* امکانات و وسایلی در اختیار آنها قرار دهید تا به وسیله ی آنها خلاقیت های خود را ابراز نمایند: وسایل موسیقی، نقاشی، طراحی.
* حرکت کودک را تحقیر نکنیم، کودکی که احساس حقارت کند دست به خلاقیت نمیزند.
* محیط مناسبی برای انجام کارهای خلاق آنها فراهم نمایید.
* کارهای خلاق کودک را تشویق کنید و آنها را در معرض نمایش قرار داده و از ارزیابی بیش از حد آنان خودداری کنید.
* با کودک خود شوخ طبع و مهربان باشید.
* استعداد فقط سهم کوچکی از خلاقیت است و تمرین و نظم بخشیدن به آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.
* امکان شرکت در فعالیت ها و کلاس های ویژه را برای آنان فراهم نمایید.
* به عنوان بزرگسال خود به انجام کارهای خلاق بپردازید و اجازه دهید کودکان شما شاهد کارهای خلاق شما باشند و بیاموزند.
* بازی های ابتکاری نقش مهمی در فعالیت ثمربخش و خلاقانه کودک ایفا می کند. مربی نباید موضوع بازی را به کودک تحمیل کند. او در این صورت حس ابتکار و نیروی ابتکار و تخیل و استقلال را از آنها سلب می کند. بسیار مهم است که بازیها قالبی نباشد و راه را برای ابتکار کودکان بگشاید.موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقاله , مقاله تربیتی , خلاقیت در کودکان , راههای افزایش خلاقیت در کودک
معرفی بازیهایی که به رشد جسمانی کودک کمک می کند ...
بچه هاي پيش دبستاني سرشار از انرژي و شور هستند. اين وضعيت از
نظر رشد جسماني خوب است، زيرا دربرگيرنده ي حركات متناوب مجموعه
عضلات كوچك و بزرگي بوده كه عملكرد بهينه ي اين بخشهاي بدن را
موجب مي شوند.
در ابتدا مهارت هاي حركتي عضلات بزرگ رشد پيدا مي كنند. به همين
خاطر است كه بچه هاي، 3 و 4 ساله علاقه ي بيشتري به دويدن،پريدن،
رسيدن به هدف و جنب و جوش دارند تا يكجا نشستن و استفاده از
عضلات دستشان مثلا براي نقاشي يا بازي با اسباب بازي هاي كوچك.
بنابراين بهتر است كه براي هركدام از اين نوع فعاليتها زماني صرف شود.
در اينجا به برخي روشهايي كه مي توانند به رشدجسماني پيش دبستاني
كمك كنند اشاره مي كنيم :
• پياده روي خانوادگي. پياده روي، متناوب دويدن، نرمش و قدم زدن. در
حين اين كارها مي توانيد از برگها و پر پرندگان سرراهتان مجموعه اي
جمع كنيد. در خانه مي توانيد به كمك ساز و دهل و پرچم، رژه اي راه
بياندازيد.
• شن بازي. از اسباب بازيهاي مخصوص شن بازي استفاده كنيد تا
مهارتهاي دستي بچه ها تقويت شود.
• آب بازي در حيات خلوت. يك استخر پلاستيكي، آبپاش، يا شلنگ آب
مي تواند شوق آب بازي، دنبال بازي و كشتي را در كودكان بيانگيزد.
(همواره در هنگام بازي با آب مراقب كودكان خود باشيد)
• در اتاق نشيمن يا حياط خلوت خانه ي خود ميداني از موانع درست كنيد،
با كوسنها، كارتن هاي مقوايي، اسباب بازيها و ديگر وسايل كه كودكانتان
بتوانند به اطراف دويده و از روي آنها بپرند.
• بازي «مثل چي» را انجام دهيد. بچه ها علاقه ي زيادي به حيوانات دارند:
«ميتوني مثل مرغ راه بري ؟ مثل اسب بتازي؟ سگ چيكار مي كنه؟»
كودك خود را تشويق كنيد كه مثل هواپيما دور حياط پرواز كند يا با قايقي
فرضي پارو زنان در اتاق بچرخد.
• در روزهاي مقرر براي بازي، هر بار بازي جديدي را معرفي كنيد. مثلا
گرگم به هوا بازي كنيد.
• توپ بازي كنيد. بازيهايي كه شوت زدن، پرتاب و گرفتن توپ دارند تمرين
خوبي هستند.
• كودك خود را در معرض موسيقي هاي مختلف قرار دهيد. ساز زدن روندِ
رشد جسماني را نيز تسهيل مي كند. يا ريتم هاي آشنا را با حركات
جسمي بياميزيد، شعرهايي مثل «يه توپ دارم قلقليه».
آوازهاي آشناي بسياري هستند كه به تقويت مهارت هاي حركتي كمك
مي كنند.
• طنابي روي زمين قرار دهيد. وانمود كنيد كه طناب بندبازي يا تكه ای از
بارهاي يك كشتي غرق شده ي دزدان دريايي است تا كودكان سعي
كنند تعادل خود را روي آن حفظ كنند.
• شستشوي اتومبيل، موتور، يا هركاري كه با آب و كف سر و كار
داشته باشد، پرانرژي و جالب است. حباب درست كنيد و به كودك خود
بگوييد آنها را بگيرد.
• بازيهاي دوران كودكي خود را به آنها ياد بدهيد. همه ي آنها براي بچه ها
تازگي دارد. مثل «گل يا پوچ» يا «هفت سنگ»
• يك نمايش عروسكي راه بياندازيد. عروسك هاي انگشتي يا جورابي
درست كنيد، يا به كمك عروسكهاي اسباب بازي، پشت يك مبل ُ نمايشي
ترتيب دهيد.
• به طرق مختلف مهارت هاي حركتي را پرورش دهيد و از ميزِ كار جدا
شويد. به كودك خود كمك كنيد تا با گچ هرچه دوست دارد بكشد يا به كمك
تكه اي چوب دنبال نوشته ها و رد خط ها در بيرون يا داخل خانه بگرديد.
منبع:مجله کودک
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، بازی, انواع بازی ها برای کودکان ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقالات روان شناسی , روان شناسی کودک , بازی برای کودک , بازیهایی برای کمک به رشد جسمانی کودک
آشنایی كودك با مهد كودك
كودك از 3 سالگی آماده ورود به مهد كودك می شود. اما در این بین نگرانی والدین و وابستگی كودك ، مشكلاتی پدید می آورد . به عبارتی از یك طرف والدین هنوز مطمئن نیستند كودكشان آمادگی لازم را دارد و از طرفی دیگر كودك هنوز خود را وابسته حس می كند و ممكن است نخواهد از خانواده جدا شود . البته این امر برای همه بچه ها یكسان نیست و بعضی به راحتی محیط مهد را می پذیرند و به آن دلبستگی پیدا می كنند . اما در مورد كودكان وابسته ، كارشناسان توصیه می كنندكه والدین برای حل این مشكل قاطعیت داشته باشند . اول فكر كنند چه چیزی به صلاح فرزندشان است ، بعد تصمیم آخر را بگیرند . در این مورد نباید والدین احساساتی شوند ، باید بتوانند گریه های كودك را موقع ورود به مهد تحمل كنند ، مانند زمانی كه گریه های كودك را موقع واكسن زدن تماشا می كنند . چرا كه به گفته محققین" واقعاً مهدكودك مانند واكسن عمل می كند و می تواند فرزند ما رادر برابر آسیب های بسیاری واكسینه كند ."
در
مورد بچه های وابسته ، برخی از كارشناسان معتقدند بهتر است ورود آنها را
به مهدكودك ، جلوتر بیندازیم.در این باره تابستان زمان مناسبی است ، چرا كه
كلاس پیش دبستانی تعطیل است و مهدكودك خلوت تر و مربی ها می توانند برای
هر كودك زمان بیشتری را صرف كنند تا كم كم به محیط آنجا خو بگیرند از طرفی
بچه ها می توانند از برنامه های تفریحی نیز بیشتر لذت ببرند .
چگونه بچه هایی را كه تمایلی به مهد كودك ندارند ، متقاعد كنیم؟
در این مورد والدین نباید انعطاف داشته باشند . چرا كه اگر كودك بفهمد می تواند هر وقت كه نخواست از رفتن به مهد كودك امتناع كند، دیگر قاطعیت و نفوذ شما از بین خواهد رفت . در حقیقت این كودك است كه شما را تربیت می كند و فرمان می دهد . اما بهتر است از قبل ، برایش مشخص كنید كه او" باید" با شما همكاری كند و اگر به مهد نرود ، مثلاً تنها می ماند . در روزهای نخست ورود كودك به مهد ، والدین باید به هر ترتیب كه شده از غیبت او خودداری كنند تا به تدریج،كودك با همه برنامه های آنجا آشنا شود و كم كم رابطه عاطفی با دوستانش پیدا كند .
اهمیت مهد كودك
یافته های علمی در زمینه های مختلف
نشان می دهند كه پشتیبانی از رشد و تكامل اولیه كودك نه تنها نتایج سرشار
فوری برای كودك و والدینش در بر دارد ، بلكه در بلند مدت موجب توانایی برای
ایفای نقش در جامعه نیز می شود . پرداختن به تربیت كودك در سال های اولیه
زندگی موقعیت بسیار مناسبی برای جلوگیری و یا كاستن از اشكالات یادگیری است
و منافع ماندگاری برای خانواده و اجتماع دارد.
گرد آوری:پیش دبستانی فرشته ها
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقالات روان شناسی , روان شناسی کودک , کودک و مهد کودک , آشنایی کودک با مهد کودک
آیا می دانید بازی های کودکان تاثیر بسیار زیادی بر هوش و استعداد آینده آنها خواهد داشت؟در این مقاله به شش نوع از این بازی ها می پردازیم
شن بازی
وسایل مورد نیاز:جعبه شن یا رفتن به کنار ساحل
روش
انجام کار: کودک دستهایش را داخل شن فرو میکند.وقتی خوب دستهایش پوشیده
شد،از او بخواهید سعی کند تا انگشتان دو دستش از زیر شنها همدیگر را
بگیرند.همچنین از او بخواهید تا دستهایش را در زیر شنها تکان بدهد.در
مرحله بعد میتوانید روی پاهای او را هم شن بریزید و همین فعالیت را با
پاهایش انجام دهید.
اتوبوس ، کشتی یا قطار
روش
انجام کار:ممکن است برای عبور و مرور در شهر از یک وسیله نقلیه خاص
استفاده کنید و از شیوههای دیگر استفاده نکنید.برای نمونه ممکن است با
وسیله نقلیه شخصی به عبور و مرور بپردازید.اگر چنین است،یک روز به همراه
کودکتان از وسایلی که معمولا از آنها استفاده نمیکنید (مثلا اتوبوسهای
عمومییا مینیبوس) استفاده کنید و گشتی در شهر بزنید. مطمئنا کودکتان از
این سفر لذت بسیاری خواهد برد و سفر فوق برای هر دوی شما آموزش پرباری
خواهد بود.
ورزش کردن به همراه شعر خواندن
روش
انجام کار:یک شعر جالب انتخاب کنید.آن را با صدای بلند بخوانید.هر شعری
برای خود حرکت، آهنگ،ریتم و احساس دارد.در هر حال با کودک خود هنگام خواندن
اشعار،حرکات جالبی به تناسب شعر انجام دهید.
افکار روشن
روش
انجام کار:با کودک تان دراز بکشید و چشمهایتان را ببندید و به آرامی
صحبت کنید.بگویید که ما هر دو در سایه دراز کشیدهایم.سایهای که خیلی
دلپذیر است.نفس عمیق بکشید و احساس کنید در آرامش کامل هستید.تمام
ناراحتیها و غم و غصههایتان را بیرون بریزید.نفس کشیدن را با خوشحالی
ادامه دهید.نفس کشیدن و به ذهن آوردن افکار،احساسات خالص و بدون غم و
غصه،افکار و احساسات ناخوشایند را از ذهن تان بیرون میکند و باعث میشود
مملو از احساس شادکامی شوید.به این ترتیب،شما و فرزندتان،احساس نزدیکی
بیشتری با هم خواهید کرد.
بریدن و چسباندن گلها
وسایل مورد نیاز:گلهای تازه،کتاب سنگین،مقوا،چسب،پلاستیک نازک سفید رنگ یا کاغذ سلفون، قیچی،روزنامه.
روش
انجام کار:کتاب را باز کنید و گلها را لای روزنامه،بین صفحههای کتاب
قرار دهید.همه گلها را به همین صورت بین صفحههای کتاب جای دهید.کتاب را
ببندید و چند روز صبر کنید.وقتی گلها خشک شدند،آنها را با دقت
بردارید.پلاستیک را دو سانت بزرگتر از مقوا ببرید.حالا گلها را روی مقوا
بچسبانید و روی آن با پلاستیک بپوشایند و دور آن را چسب بزنید.قسمتهای تا
خورده و گوشه را صاف کنید تا گلها به حالت طبیعی خود روی تابلو بمانند.
ابزار سادهای برای تولید صدا و ریتم
وسایل مورد نیاز:بطریهای پلاستیکی گردن باریک،برنج،لوبیا،ارزن،ماکارونی،نوار چسب.
روش
انجام کار:بطریها را پر از برنج،لوبیا،ماکارونی و ارزن کنید.در آنها را
محکم با نوار چسب ببندید. با نوار چسب برایشان دستگیره بسازید.بهتر است
برای هر کودک دو عدد از آنها تهیه کنید.حال اجازه دهید کودکان آنها را به
دست بگیرند و تشویقشان کنید تا با تکان دادن و به هم زدن دستها صدا تولید
کنند.میتوانید با پخش یک موزیک مفرح از کودکان بخواهید تا با تکان دادن
بطریها صدا تولید کنند و همراه آن حرکت کنند.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، بازی, انواع بازی ها برای کودکان ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقالات روان شناسی , روان شناسی کودک , بازی برای کودک , 6بازی خلاق برای کودکان
آموزش ۵ بازی آپارتمانی برای کودک
*****************************************
بازی برای کودکان مانند اکسیژن ضروری است.
یادش بخیر وقتی نسل ما پدر و مادرهای امروزی و حتی نسل های پیش از ما- دوران کودکی خود را می گذراندیم، فرصت کسب تجربه های بسیار خوبی را داشتیم؛ مثل تجربه کشف طبیعت با بازی های هیجان انگیزی که همراه دویدن و بالا و پایین پریدن بود.
خیلی کم پیش می آمد که به ما بگویند: «ندو، همسایه پایینی!»، «داد نزن، همسایه بالایی!» و… از این نظر باید برای کودکان امروزی که از خانه، فقط درک آپارتمانی دارند، دل بسوزانیم، حال آن که بازی برای کودکان مانند اکسیژن ضروری است.
از طرفی وقتی برای والدین امکان فراهم کردن شرایط فضاهایی از این قبیل نیست، نمی توان به آن ها فشار آورد. متاسفانه برای بیشتر خانواده های امروزی امکان برخورداری از خانه های بزرگ که دارای حیاط، حوض آب و باغچه باشد، نیست و در پی آن امکان انجام برخی بازی های هیجان انگیز و همراه با سر و صدا که نیاز کودک هم درآن پاسخ داده می شود، هم وجود ندارد؛ حال باید چه کرد؟ دست روی دست بگذاریم و غصه بخوریم؟
هر انسان عاقلی به این سؤال پاسخ منفی می دهد، از سوی دیگر نیاز به آموزش و راهنمایی والدین برای مدیریت این محدودیت ها و البته بهره مندی درست از آن ها وجود دارد.
بر این اساس تصمیم گرفتیم با استفاده از تجربیات کارشناسانه یکی از روانشناسان کودک که سوابق قابل توجهی در بازی کودکان دارد، به آموزش بازی های هدفمند برای افزایش هوش کودکان به ویژه در آپارتمان های مسکونی بپردازیم.
در این باره نظر کارشناسانه علی رضا واقف؛ روانشناس کودک را جویا شدیم که در ادامه می خوانید :
در این باره نظر کارشناسانه علی رضا واقف؛ روانشناس کودک را جویا شدیم که در ادامه می خوانید:« بازی» به هر گونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدف دار که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب بروز نیازهای کودک شود، گفته می شود. بازی وسیله طبیعی کودک برای اظهار و بیان « خود» است. « آلفردآدلر» روانشناس معروف می گوید: هرگز نباید به بازی به عنوان روشی برای وقت کشی نگاه کرد.
اسباب بازی ها را براساس دامنه تاثیر آن ها به دو دسته تقسیم می کنند:
۱ – سازمان یافته
۲ – سازمان نیافته
اسباب بازی های سازمان یافته شکل مشخص و از پیش تعیین شده ای دارند که دامنه تاثیر آن ها محدود است و به منظور ایجاد موقعیت یادگیری خاص برای کودکان به کار می روند.
این گونه اسباب بازی ها به ۶ دسته تقسیم می شوند:
۱٫ اسباب بازی هایی ویژه خردسالان
۲٫ اسباب بازی هایی برای جلب توجه کودک
۳٫ اسباب بازی هایی برای ایجاد تحرک در کودک
۴٫ اسباب بازی هایی برای تقویت مهارت های دست و هماهنگی چشم و انگشتان
۵٫ اسباب بازی هایی برای تقویت قوه تمیز و تشخیص
۶٫ اسباب بازی هایی برای تقویت قدرت تکلم و بیان کودک
از اسباب بازی های سازمان نیافته می توان به مکعب ها و لگوها اشاره کرد. دسته ای از این اسباب بازی ها ، وسایل بازی خلاقه هستند , مانند مداد رنگی و آبرنگ ، در بازی های تصویری نیز وسایلی مانند عروسک، خمیر مجسمه، شن و آب به کار می رود.
بازی های آپارتمانی
در ادامه به نمونه هایی از بازی های آپارتمانی که والدین قادر به اجرای آن در محیط های کوچک می باشند، اشاره می کنیم که والدین می توانند برای کودکان در سنین مختلف متناسب با زبان و فهم کودک آن ها را اجرا کنند.
۱- بازی کشف اَشکال: (هدف: ادراک فضایی) ابتدا به کودکان می گوییم به پوسترهای اطراف خود با دقت نگاه کنند، آن گاه از آن ها خواسته می شود شکل مورد نظر را در اطرافشان پیدا کنند هر کسی سریع تر انگشت خود را روی شکل قرار یا آن را نشان داد برنده است این کار می تواند با استفاده از اشیای موجود در اتاق نیز انجام گیرد.
۲- بازی مفاهیم( هدف: آموزش مفاهیم و اطلاعات عمومی) : با استفاده از پوسترهای آموزشی ، مفاهیمی مانند کوچک و بزرگ، کوتاه و بلند، تر و خشک، چاق و لاغر، باریک و پهن، سنگین و سبک، پشت و رو، تاریک و روشن و … به صورت سوالی و به شکل مسابقه به کودکان آموزش داده می شود.
۳ – بازی نقطه گذاری( هدف: دقت و جهت یابی):روی تخته وایت برد، یک دایره رسم و از کودک خواسته می شود با دقت ، موقعیت خود را تا رسیدن به تابلو در نظر بگیرد و سپس با چشمان بسته در داخل دایره یک نقطه بگذارد، برنده مسابقه کسی است که بتواند با تشخیص موقعیت دقیق خود و تابلو و دایره، علامت را نزدیک تر به مرکز دایره بگذارد بازی می تواند روی کاغذ نیز انجام شود.
۴-بازی ترسیم خطوط (هدف: افزایش دقت و تمرکز) ابتدا روی تابلو خط صاف، مارپیچ و زیگزاگ رسم می شود و سپس چشمان کودک را می بندیم و به او می گوییم به فرمان من بدون آن که دستت را از تابلو برداری خطوط صاف، مارپیچ و زیگزاگ رسم کن، این کار می تواند روی کاغذ نیز انجام شود.
۵- بازی تخمین فاصله ( هدف : دقت، جهت یابی و ادراک فضایی ) کودک را در فاصله چند متری دیوار قرار می دهیم و از وی می خواهیم که حدس بزند که با قدم های خودش از جایی که ایستاده تا دیوار چند قدم فاصله دارد برنده مسابقه کسی است که تخمین دقیق تری از فاصله داشته باشد ( قدم ها باید چسبیده به هم باشد)
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، بازی, انواع بازی ها برای کودکان ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقالات روان شناسی , روان شناسی کودک , بازی برای کودک , بازیهای آپارتمانی برای کودکان
یک روانپزشک گفت: شیرخوار به طور اتفاقی یا در هنگام گرسنگی شروع به مکیدن انگشت میکند اما اگر این عمل بازگیری نشود کودک در سنین مدرسه و بالاتر این رفتار را در هنگام اضطراب انجام میدهد.
هادی معتمدی اظهار داشت: مکیدن انگشت در دوره نوزادی یک رفتار عادتی است چرا که نوزاد همواره در جست و جوی سینه مادر است و به همین منظور رفلکس مکیدن را طی میکند.
استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تصریح کرد: رفلکس مکیدن به نوزاد حالت خوشایندی میدهد و باعث آرامش نوزاد میشود. این رفتار برای نوزاد عمل لذتبخش شیر خوردن را تداعی می کند؛ بنابراین نوزاد به طور اتفاقی یا در هنگام گرسنگی شروع به مکیدن انگشت میکند.
این روانپزشک ادامه داد: بنابراین مکیدن انگشت در سنین نوزادی نمیتواند نشانه اضطراب باشد بلکه یک نوع رفلکس جست و جو است که میتواند به صورت عادت درازمدت در بیاید.
معتمدی با بیان این مطلب که مکیدن انگشت نوزاد شیرخوار نباید غیرطبیعی تلقی شود ادامه داد: این مطلب بدان معنا نیست که این عمل نباید بازگیری شود بلکه باید در این موقع از پستانک استفاده کرد یا به صورت آرام انگشت بچه را از دهان خارج کرده و با رسیدگی بیشتر مادر و تغذیه به موقع نوزاد، وی را از مکیدن انگشت برحذر داشت.
استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی افزود: اگر این عمل نوزاد بازگیری نشود ممکن است کودک تا سنین مدرسه و بالاتر نیز این رفتار را تکرار کند و در آن موقع هر گاه که دچار اضطراب شود اقدام به مکیدن انگشت کند حتی در موقع خوابیدن نیز انگشت خود را بمکد.
این روانپزشک ادامه داد: بهتر است از همان سنین نوزادی به گونهای که نوزاد اذیت و آزار نشود رفتار بازگیری انجام شود تا بعدها تبدیل به عادت نشده و جدایی سختتر نشود.
معتمدی تصریح کرد: بسیاری از مادران برای بازگیری کودک از مکیدن انگشت در سنین بالاتر انگشت را تلخ میکنند یا از مواد تند و آزار دهنده استفاده میکنند که باید مادران را از این عمل باز داشت.
استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی اظهار داشت: استفاده از آبلیمو، مواد گیاهی و همچنین مالیدن موادی که کودک به آنها علاقه ندارند بر روی انگشت کودک میتواند در بازگیری کودک از مکیدن انگشت مؤثر باشد.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقالات روان شناسی , روان شناسی کودک , مکیدن انگشت کودک , مکیدن انگشت در کودکان
- بچه ها را تهدید نکنید، لجباز می شوند!
روانشناسان معتقدند تهدید، بچهها را لجبازتر میکند. لجبازی در کودکان معمولاً از سن یک سالگی آغاز میشود و حتی میتواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود. کودکان برای پیدا کردن خود و جایگاهشان و گاهی به دلیل اینکه میخواهند خودشان را به اطرافیان ثابت کنند لجبازی میکنند و یکی از اساسیترین مشکلات این است که والدین در این شرایط خودشان هم داخل بازی لجبازی کودکان میشوند و آنها هم به نوعی به لجبازی با آنها میپردازند.
بهترین اقدام والدین در این لحظه میتواند این باشد که دلگیر نشوند و سعی کنند به صورت امری و دستوری با کودک صحبت نکنند بلکه با او همدلی کرده و کمک کنند تا قدرت تصمیم گیری در کودک تقویت شود.
همچنین والدین باید سعی کنند مطالب را به صورت انتخابی برای کودک بیان کنند. به طور مثال به او میگویند « الان میخواهی غذا بخوری؟ » و نباید مستقیماً به او امر کنیم « بیا غذا بخور » بلکه او را در جایگاه یک تصمیم گیری قرار دهند و با این روش کودک نسبت به مسائلی اجتناب کرده و نسبت به آن لجبازی میکند، این در حالی است که بعد از استفاده این روش میتوان اظهار تمایل به آن کار را در کودک مشاهده کرد.
بدترین کار در تشدید لجبازی کودک، تهدید کردن او است. باید بتدریج او را نسبت به کاری که باید انجام دهد آماده کنید و قواعدتان را خیلی روشن و قابل درک بیان کنید.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقالات روان شناسی , روان شناسی کودک , لجبازی کودک , تهدید کودک
کودک 5 ساله ای دارم که علاقه زیادی به یادگیری دارد. آیا می توانم با توجه به این که هنوز به مدرسه نمی رود، خودم در خانه الفبا را به او آموزش دهم؟ در ضمن او بسیار پر تحرک است طوری که من یا پدرش نمیتوانیم هم پایش بازی کنیم، در این مواقع چه باید کرد؟!
این سنین، دوران بازی و جست و خیز بچه هاست، کودک را از درس خسته نکنید.
یادگیری الفبا سبب می شود کودک از ابتدای دوران مدرسه، از بیشتر بچهها جلوتر باشد و از کلاس و درس زده شود و حتی ممکن است به عنوان دانشآموز ناآرام و نامنضبط شناخته شود. چرا که به دلیل تکراری بودن مطالب خود را با حرف زدن یا شوخی کردن با دوستانش سرگرم می کند.
سیستم آموزش موجود در مدارس ما جوابگوی پیشرفت کودک شما نخواهد بود و او ناخواسته از این سیستم طرد می شود! این امر انگیزه تحصیلی دانش آموز را پایین می آورد.
اصلا نیازی به این آموزش ها نیست و آموزش های مرسوم مهد کودک ها و مراکز پیش دبستانی کفایت می کند. حتی ممکن است شیوه آموزش شما با شیوه ای که کودک سال آینده در مدرسه می آموزد بسیار متفاوت باشد و این مسئله به طور قطع کودک را دچار سردرگمی خواهد کرد.
موضوعات مرتبط: صحبتهای مدیریت ، مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء ، آموزشهایی مناسب برای مقطع دبستان
برچسبها: آموزش الفبا , نکات آموزشی قبل از دبستان , آموزش الفبا قبل از دبستان , سوال اولیا
بازی اساسی ترین فعالیت کودک است و یکی از نیازهای اساسی کودکان به شمار می رود و نقش مهمی را در رشد جسمانی و روحی روانی کودکان دارد. بازی های رایانه ای که براساس تعاریف موجود، نوعی سرگرمی تعاملی است که به وسیله یک دستگاه الکترونیکی مجهز به پردازشگر یا میکرو کنترلر انجام می شود.
بازی های رایانه ای براساس شیوه انجام بازی و حالت گرافیکی به گروه های زیادی ازجمله آموزشی، اتومبیلرانی، استراتژی، اکشن ماجرایی، اینترنتی، تیراندازی، شبیه سازی، ضرباهنگی، ماجرایی، مبارزه ای، معمایی، نقش آفرینی (ایفای نقش) ، ورزشی و هزارتو (لابیرینتی) تقسیم می شوند.
این بازی ها دنیایی پر از هیجان و جنب و جوش با استفاده از تصاویر متحرک و چند بعدی و صداهای مهیجی که روی آن ها می گذارند برایشان ایجاد می کند کودک را با سرعت و کنجکاوی آشنا می سازند. و مهارت های شناختی کودک و ادراکی و حافظه و تصمیم گیری کودک را نیز بالا می برد.
مهم ترین مهارتی که می تواند این بازی های رایانه ای به کودکان آموزش داده شود مهارت های تصمیم گیری می باشد و افزایش میزان دقت که چگونه زود تصمیم بگیرد و در بازی که خود کنترل آن را به عهده دارد کدام راه را برود یا کلید حل مشکل را به کدام سو بچرخاند همگی مهارت کودک را افزایش می دهد.
اگر در انتخاب بازی ها دقت شود خود نوعی درمان برای بعضی اختلالات که در کودکان وجود دارند را باعث می شود. مثلا جبران ضعف اعتماد به نفس و از بازی های ساده را شروع و خودباوری را در کودک شکل می دهند.
و اما در کنار این محاسن معایبی جبران ناپذیر قرار دارد که قشر کودک و نوجوان را چنان غرق در بازی می کند که دیگر گذشت زمان برایش معنایی ندارد و در یک وضعیت ثابت تا ساعت ها می نشیند و همین وضعیت ثابت ستون فقرات و مچ دست و حتی دید بینایی که تنها به یک جهت خیره شده است را و دیگر قسمت های مختلف بدن را دچار مشکل می کند.
مهم ترین مسئله ای که باید به آن پرداخت مسئله وقت می باشد که باید یک زمان مشخص شده مثلا در طول روز یک ساعت آن هم با وقفه هایی که بین آن استراحت تعریف شود به این بازی ها اختصاص داده شود نه اینکه کل انرژی کودک صرف دیدن این بازی ها شود و تنها انرژی فکر تخلیه شود بلکه باید به همراه دیدن و شنیدن این بازی ها تحرک و ورزش و تفریحات سالم دیگر نیز وجود داشته باشد. در غیر اینصورت این بازی ها نمی تواند به اندازه کافی و لازم در پرورش خلاقیت های کودکان موثر باشد و وجود آنان را خالی از انرژی پرخاشگری کند.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: مقاله روان شناسی , کودک و رایانه , بازی رایانه ای
كودكان نیازمند محیط هایی هستند كه بتواند به قابلیت های عاطفی و اجتماعی آنان غنا بخشیده و آنها را تقویت نماید. ركن اساسی آموزش كودك در این دوره، مربیان هستند، مربیانی آگاه و توانمند كه كودك را دوست دارند. مربی پیش دبستانی باید به این باور رسیده باشد كه می تواند در كنار خانواده، بخشی از مسئولیت آموزش كودك را برعهده بگیرد. همچنین طراحی فضای فیزیكی مراكز پیش دبستانی باید به گونه ای باشد كه برای كودك مطلوب، شادی بخش و برخوردار از حداقل امكانات لازم باشد. باید وسایل و ابزار، متناسب با سن كودك و قابلیت های او فراهم آید. بازی كار كودك است؛ آموزش هایی كه در مراكز پیش دبستانی به كودكان داده می شوند، زمینه ی رشد، یادگیری مفاهیم ریاضی، استدلال كردن، خواندن و نوشتن و زبان آموزی را به شكل غیرمستقیم فراهم می كنند. محور اصلی در این آموزش ها بازی است. بازی كار كودك است. بنابراین باید آن را با ارزش، مثبت و برای كودك ارزشمند تلقی كرد. با فراهم كردن شرایط مناسب این امكان برای كودك مهیا می شود.
مشاركت والدین در كنار مربی نقش مهمی در آموزش كودك دارد، با توجه به این كه سابقا ورود كودكان به دوره ی یپیش دبستانی اجباری نبود؛ والدین هنگام ورود كودكان به مدرسه دچار مشكلات عدیده ای می شدند كه خوشبختانه با پررنگ شدن نقش مركز پیش دبستانی، والدین به این باور رسیده اند كه ورود كودك به دوره ی پیش دبستانی نه تنها مفید، بلكه ضروری است.البته طبق قانون، تنها گذراندن دوره هایابتدایی و راهنمایی اجباری است، اما با توجه به اثرات مثبتی كه دوره ی پیش دبستانی در پیشرفت تحصیلی كودكان دارد، جلب مشاركت و ترغیب والدین وتوجه به آن از اهمیت بالایی برخوردار است.لازم به ذكر است مفاهیم و محتوای آموزش هایی كه در دوره پیش دبستانی به كودك داده می شود، بسیار مفید و ضروری می باشند. چون همان گونه كه در مقاطع مختلف تحصیلی، واحدهای درسی وجود دارد، در دوره ی پیش دبستانی نیز واحدهای كار گنجانده شده است؛ به این معنی كه آموزش ها با هدف انتقال مفاهیم ریاضی، دینی و زبان آموزی ارائه می شود. برای مثال تعریف یك داستان، به زبان آموزی كودك كمك می كند و دایره ی لغت او را گسترش می دهد، این امر در خصوص كودكان دو زبانه، اهمیت بیشتری دارد. در دوره ی پیش دبستانی، مربی محوریت داشته و نقش او در تربیت كودك پررنگ است، باید مربیان را در امر آموزش تربیت كرد كه خوشبختانه در حال حاضر وزارت آموزش و پرورش برای مربیان پیش دبستان این امكانات را فراهم نموده است.
در این جا سوالی پیش می آید و آن این كه: مربیان ما تا چه حد از توانایی های لازم برخوردارند؟ در پاسخ به این پرسش می توان موردی را مطرح كرد: متاسفانه هنوز یك تعامل سازنده میان متولیان آموزش و پرورش با خانواده ها و مربیان برقرار نشده است، البته پس از انقلاب اسلامی با گسترش رشته های دانشگاهی درباره ی تربیت و آموزش كودكان، نیروهای متخصص فراوانی تربیت شده اند. اما هنوز بسیاری از فارغ التحصیلان این رشته ها به مراكز پیش دبستانی گسیل داده نشده اند. در این جا تاكید می كنم كه وجود مراكز پیش دبستانیبه عنوان مراكز فرهنگی مكمل آموزش های خانواده و در برخی موارد جایگزین آموزش های خانواده ها، نیازمند توجه بیشتر به توانایی و تخصص مربیان است. نكته ی بعدی فراهم ساختن امكانات لازم است. این مراكز باید مجهز به حداقل امكانات باشند تا زمینه ی بروز خلاقیت ها، رشد فكری و در نهایت پرورش یك انسان كامل میسر شود. امكانات محدود موجود در برخی مدارس، به خصوص مناطق محروم، امكان آموزش عملی را با مشكل مواجه می سازد. در مراكزی كه دارای امكانات فراوان با عناوینی مانند اتاق بازی و غیره است، خلاقیت كودكان بیشتر شكوفا می شود؛ اما در مناطق محروم باید به بچه ها بسیاری از موارد را با قدرت تجسم آموزش داد؛ حتی موقعیت فرهنگی و اجتماعی هر منطقه و هر شهر نیاز به واحد كار متفاوت دارد كه منطبق با شرایط موجود هر منطقه باشد. بسیاری از كودكانی كه در سال های گذشته دوره ی پیش دبستانی را گذرانده اند اكنون در مقاطع تحصیلی بالاتر بسیار موفق اند، بنابراین باید با فراهم كردن امكانات و شرایط لازم توجه بیشتری به مناطق محرومکشور كرد. در پایان یادآور می شود: كودكان هر جامعه پایه های اساسی آن جامعه هستند؛ لذا برای ساختن جامعه ای مطلوب، باید پایه های آن مستحكم شوند. نگارنده معتقد است برای پیشبرد اهداف، باید مربیان را آموزش داد و واحد كار در اختیار ایشان قرارداد تا بتوانند به نحو موثرتری اطلاعات را به كودكان انتقال دهند..
.
- رشدحواس پنجگانه |
- رشد حافظه و مشاهده ( به خاطر سپردن و باز خوانی) - |
- رشد مهارتهای طبقه بندی کردن ( طبقه بندی سه مفهوم شکل واندازه و رنگ ) |
- رشد توالی تفکر |
- رشد حل مسئله و استدلال کردن ( بحث و گفتگو در باره مسائل ومشکلات درکلاس ) |
- مفهوم سازی رنگ (شناخت رنگها) |
- مفهوم سازی شکل (شناخت اشکال هندسی) |
- شکل گیری مفاهیم قبل ازعدد (بزرگ و کوچک- هم اندازه- بلند و کوتاه- سنگین و سبک- چاق و پهن و باریک – دورو نزدیک و غیره) |
- مفهوم سازی فضا ( تشخیص وضعیتهای متفاوت ) |
- مفهوم سازی زمان (شب و روز- بعد از ظهرو غروب – قبل و بعد ) |
- مفهوم سازی دما ( گرم وسرد و غیره ) |
- شکل گیری مفاهیم محیطی 1- محیط طبیعی 2-فیزیکی 3- اجتماعی که (میتواند به صورت پروژه |
به کودکان معرفی شود ) |
تصورات پیشنهادی (خود خانواده –حیوانات – خانه ها – میوه هاو سبزیجات فصلی – گیاهان – |
عادات ایمنی – وسایل نقلیه – آب و هوا |
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء ، آموزش مفاهیم پیش دبستانی
برچسبها: پیشرفت , تاثیر دوره پیش دبستانی , اهداف پیش دبستانی , مهد کودک
مادری چهار بار از پسر سه سالهاش خواست که زیر پیراهنی خود را به اتاقش ببرد ولی هنوز زیرپیراهنی روی مبل اتاق پذیرایی بود. مادر به خاطر بی توجهی پسرش بر سر او فریاد کشید. او میگوید: من نمی خواستم عصبانی شوم ولی از ینکه پسرم توجهی به حرفهای من نداشت، ناراحت شدم و نتوانستم تحمل کنم.
اگر شما همیشه از زور استفاده کنید یا نقش معلم را بازی کنید، فرزند شما هیچ گاه به تواناییهای شخصی خود که او را از دیگران متمایز میسازد پی نخواهد برد.
تقویت شخصیت فرزند نیازمند آن است که شما بین برخوردهای سازنده و برخورد های ویرانگر تمایز قائل شوید. برخوردهای منفی و مخرب شامل کتک زدن و داد زدن است. اگر چه این روشها کمک میکنند تا فرزند شما کمی به خود آید ولی اعتماد به نفس او را از میان می برد.
اگر شما همواره عنان اختیار خود را از دست بدهید و بر سر اون فریاد بکشید، حتی او را کتک هم نزنید، احساس همکاری یا داشتن انگیزه در او به وجود نخواهد آمد.
برای اینکه بتوانید از روشهای ویرانگر دوری کنید، از دید یک کودک به موضوعات مختلف بنگرید. آنگاه خواهید دید که زندگی برای کودکان شما همچون غولی بزرگ است که نمیتواند بسیاری از مشکلات و به دنبال آن پیشنهاد های شما را بفهمد.
اگر شما از فرند خود بخواهید که پیراهن خود را به اتاقش بیاورد ممکن است است منظور شما همان لحظه باشد ولی تا وقتی که به طور دقیق برای فرزند خود مشخص نکردهاید در چه زمانی این کار باید انجام شود، او فکر میکند بعدها هم میتواند این کار را انجام دهد
شما باید بین کارهای فوری و کارهایی که بعداً میتواند انجام گیرد مرزبندی کنید مثلاً میتوانید بگویید همین حالا پیراهنت را به اتافت ببر یا هر وقت نقاشی ات تمام شد پیراهنت را به اتاقت ببر. توضیح کامل درخواست ها ممکن است به حوصله بیشتری نیاز داشته باشد ولی ابهامی در مورد درخواست شما باقی نخواهد گذاشت.
گاهی اوقات خواسته والدین با چنان متانتی همراه است که امکان مخالفت مودکان را فراهم میسازد مثلاً مادری به پسرش می گوید: میتوانم خواهش کنم این کار را انجام دهی؟
هرگز درخواست خود را به گونهای بیان نکنید که فرزند شما احساس کند کنترل پاسخ سؤال با اوست. سعی کنید مصمم، صریح، قاطع و مهربان باشید. اگر میخواهید خواسته شما به سرعت انجام شود آن را با صراحت بیان کنید؛ مثلاً بگویید: وسایل ننقاشی ات را هر چه زودتر جمع کن و در این جعبه قرار بده.
اگر شما درخواستتان را به روشنی بیان کنید فرزندتان درمی یابد که در صورت سرپیچی تنبیه خواهد شد. از کلی گویی دوری کنید. کودکان از اینکه بتوانند به والدین خود کمک کنند لذت می برند. آنها دوست دارند کارهایی را به آنها واگذار کنید تا از طریق آن اعتماد به نفس خود را تقویت کنند. بنابراین آنها را در کارها شرکت دهید و حتی کوچکترین موفقیت آنها را تحسین کنید
برخی از والدین برای انجام تکالیف خانه، از ساعت استفاده میکنند و از فرزند خود میخواهند در ساعت تعیین شده، کارهای خوساته شده را به پایان برساند. ساعت وسیلهای ست که نمیتوان با آن چانه زد لذا نیازی به تذکر دادن نخواهدی داشت. توجه داشته باشید که تنها گاهی اوقات از ساعت استفاده کنید زیرا برای هر کار کوچکی نمیتوان زنگ ساعت را به صدا درآورد و استفاده بیش از حد تأثیر آن را از میان می برد.
اگر مسأله کوچکی مثل واژگون کردن لیوان شیر مشکل روزمره شماست، به جای دعوا کردن به اون کمک کنید تا آنجا را تمیز کند. کودکانی که به تازگی میخواهند از لیوان استفاده کنند ممکن است روزی یک بار لیوان از دستشان بیفتد.
اگر شما به تمیز کردن مشغول شوید زمان بیشتری طول خواهد کشید تا فرزند شما یاد بگیرد که چگونه از لیوان استفاده کند بدون اینکه آن را واژگون سازد. بنابراین مسئولیت جبران کردن اشتباهش را به خود او واگذار کنید. بدین گونه فرزند شما بیشتر دقت میکند تا لیوان واژگون نشود و او از دردسر تمیز کردن زمین رهایی یابد.
برخورد سازنده به این معنی است که انتظارات خود را مشخص سازید و هر موضوعی را به یک مبارزه تبدیل نکنید. برخی والدین انتظار دارند که فرزندشان همه کارها را به بهترین شکل انجام دهد. این انتظار ایرادی ندارد ولی کمی هم چشمپوشی لازم است بنابراین آرامشتان را زیاد کنید و به یاد داشته باشید که احساسات شما در چهر تان پدیدار می شود. حتی اگر سعی در مهار کردن آن داشته باشی.
کودکان نسبت به رفتار والدین بسیار حساس هستند. هنگامی که مادری اخم میکند یا چشمان خود را گرد می کند، فرزندش به او میگوید: چرا داد می زنی؟!
زیرا از نظر کودک دادن زدن تنها یک صدا نیست بلکه یک احساس است.
نکته های جهت افزایش توانایی شما در برخورد با فرزندتان:
۱. با فرزندتان شوخی کنید و با اون خودمانی شوید، البته از شوخی هایی که باعث مسخره کردن او میشود خودداری کنید. حتی فکر کردن به یک موضوع خندهدار موجب آرامش انسان میشود
۲. سعی نکنید فرزندتان را مجبور کنید به حرفهای مشا گوش دهد. به اون نگویید: تو مرا ناراحت میکنی. بلکه بگویید فلان رفتار تو مرا ناامید می کند.
۳. اگر از چیزی ناراحت هستید به فرزندتان بگویید که ناراحتی شما به خاطر مشکلات مربوط به کار و نظایر آن است تا فرزندتان احساس نکند گه از اون ناراحت هستید.
ورزش باعث سلامتی روح و جسم فرزندتان میشود
۴. در غیاب فرزندتان درباره اون با دیگران صحبت نکنید. به او احترام بگذارید و به تأثیری که غیبت کردن بر توانایی تان برای برخورد مستقیم با فرزندتان خواهد گذاشت بیاعتنا نباشید.
۵. هرگز مسئولیت تربیت فرزندتان را به دیگران واگذار نکیند. کودکان دوست دارند که والدین شان این مسئولیت را به عهده گیرند.
۶. یکی از راههای دوری از برخوردهای ویرانگر این است که درگیر نشوید. رفتاری را که از فرزندتان سر میزند و سبب درگیری میشود شناسایی و از وقع آن جلوگیری کنید و یا روش مناسبی را جایگزین آن کنید.
۷. به عنوان پدر و مادر شما حق دارید هرگونه مقررات سختی را به اجرا بگذارید.
۸. اگر فرزندتان خود را کثیف کرد، وسیلهای را گم کرد، به چیزی آسیب رساند و کاری انجام داد که شما را خشمگین کرد، به یاد داشته باشید که فردایی نیز هست.
منبع: کتاب کلیدهای رویارویی با مشکلات رفتاری کودکان
کلمات کلیدی : تربیت کودک، تربیت سازنده کودک، تربیت ویرانگر کودک، کنترل خشم
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: تربیت سازنده تربیت ویرانگر
روش پرورش خلاقیت در کودکان
روش بازی با اشکال و خطوط
این روش برگرفته از آزمون های خلاقیت و با هدف افزایش سیالی، انعطاف پذیری و ابتکار در کودکان طراحی شده است.
سیالی راه حل های متعدد در حل مسئله است که از طریق رابطه معنی دار بین فکر و اندیشه و بیان به دست می آید و بنابراین هر چه پاسخ ها افزایش یابد، سیالی بیشتر است.
انعطاف پذیری فکر توانایی تفکر به راه های مختلف برای حل مسئله جدید است. تفکر انعطاف پذیری الگوی جدیدی برای اندیشیدن طراحی می کند و فکر دائم تغییر مسیر می دهد.
ابتکار، توانایی تفکر به شیوه غیر متداول و خلاف عادت رایج مبتنی بر ارائه جواب های غیر معمول و زیرکانه به مسائل است.
در تداوم استفاده از این روش می توانید از شکل های گوناگون دیگر استفاده کنید. همچنین تصاویر را روی کاغذ بریده و از کودک بخواهید با تکمیل آن یک آن یک شکل غیر معمول تهیه کند. می توانید از کودک بخواهید پس از تکمیل اشکال و خطوط نامشان را زیر آنها بنویسند. هر چه اسم عجیب تر باشد بهتر است. مجموعه هایی مانند اشکال نا منظم ، سه شکل این همه نقاشی،خط به خط نقاشی و ... فرصتی فراهم می آورد تا کوکان قدرت انعطاف، سیالی،همچنین ابتکار خویش را افزایش دهند، زیرا آنها به راه های مختلفی فکر کنند که می توان با اشکال کار کرد.
فکر تازه منجر به جان بخشیدن به خطوط و افزایش قدرت ابتکار می شود.
منبع : راهنمای پرورش خلاقیت در کودکان
تالیف: دکتر افضل السادات حسینی
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، بازی, انواع بازی ها برای کودکان
برچسبها: پروش خلاقیت کودک , بازی با خطوط , کودک خلاق
تربیت پدران و مادران خلاق
روشهایی که این پدران و مادران به کار می برند
· من برای عقاید فرزند خود احترام قائل هستم و او را تشویق به بیان آنها می کنم.
· من احساس می کنم یک کودک باید برای فکر کردن، رویا دیدن و حتی وقت خود را به بطالت گذراندن فرصت داشته باشد.
· من اجازه می دهم فرزندم بسیاری از تصمیم ها را خودش اتخاذ کند.
· من و فرزندم اوقات صمیمانه و گرمی را با یکدیگر می گذرانیم.
· من فرزندم را تشویق می کنم کنجکاو باشد و درباره مسائل متفاوت کاوش و سوال کند.
· اطمینان حاصل می کنم که فرزندم می داند آنچه او آزمایش نموده و یا انجام می دهد مورد تائید من می باشد.
آنچه این پداران و مادران برای آموختن کاری به فرزندشان انجام می دادند
· کودک را تشویق می کنند.
· رفتاری گرم وحمایت کننده دارند.
· عکس العمل آنها نسبت به کودک، رفتاری برای بالا بردن روحیه او می باشد.
· به نظر می رسد از آن موقعیت لذت می برند.
· از بودن با کودک خود مشعوف هستند.
· حامی ومشوق کودک هستند.
· کودک را تحسین می کنند.
· قادر به برقراری روابط خوب کاری با کودک هستند.
· کودک را تشویق به انجام کار به طور مستقل می کنند.
خلاقیت شکوفایی
نویسنده: دکتر ترزا آمابلی
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: تربیت پدران ومادران خلاق
محیط خانه یکی از بهترین مکانها برای برگزاری جشن تولد است، چرا که میتوانید همه چیز را راحت تحت کنترل خود دربیاورید، فرزندان معمولا در محیط خانه بهتر رفتار میکنند و همچنین آنها را میتوان به راحتی کنترل کرد. اگر چه برگزاری جشن تولد در محیط بیرون خانه نیز همراه با لذت فراوان است؛ این محیط میتواند پارک نزدیک به خانه تان و یا حیاط خانهی خود نیز باشد. اگر احساس میکنید جای شما کوچک است شاید خانه مادربزرگ جای مناسبی برای گرفتن تولد با تعداد زیادی از بچه باشد.
اگر تولد را در خانه مادربزرگ برگزار کردید، یک لیستی از وسایلی که مورد نیازتان است و باید تهیه شود را آماده کنید.
سعی کنید در برنامه ریزی و مرتب کردن خانه و کلا چیدن برنامه برای تولد کودکتان او را نیز دخیل نمایید، اگرچه همه مادرها به دنبال سورپرایز کردن فرزندانشان هستند، اما دخالت دادن بچه ها در این امر علاوه بر سرگرم کردن آنها ،میتواند خلاقیت آنها را نیز شکوفا کند و در انجام کارها کمک حال شما نیز باشند.
به فرزندتان اجازه بدهید در مرحله دعوت میهمانان، مرتب کردن محل تولد، پرکردن بادکنکها و نوشتن دعوتنامه برای میهمانان دخالت داشته باشند. کودکان میتوانند کارتهای دعوت را یا با کامپیوتر و یا به صورت دستی آماده نمایند. علاوه بر اینها در چیدن محل پذیرایی نیز میتوانند به شما کمک نمایند.
زمان تولد برای کودکان کوچکتر بهتر است بین یک تا دوساعت باشد، برای کودکان بزرگتر دو تا سه ساعت پیشنهاد میشود.
بهتر است بر روی درب منزلتان دستهای از بادکنکها را بچسبانید .
بهتر است اسمهای بچه ها را روی کاغذ زیبایی طراحی کنید و زمان وارد شدن به منزلتان انها را به گردن کودکان آویزان کنید تا هنگام صدا زدن از اسم خودشان استفاده نمایید و دچار سردرگمی نشوید.
بهتر است یک مکان و یا یک کیسه پارچهای بزرگ برای قرار دادن کادوهایی که دوستان فرزندتان میاورند در نظر بگیرید تا قبل از جشن تولد کادوها دچار آسیب نشوند و البته بعد از بازکردن کادوها نیز این وسایل را به همان جا ببرید تا خراب نشوند.
بچهها را در تمام این ساعات سرگرم کنید.
اطمینان داشته باشید که غذا به میزان کافی آماده کردهاید.
اگر چیزی به عنوان عصرانه آماده کردهاید و دوست دارید که بچه ها آنها را به خانههایشان ببرند پس، برای هریک از بچهها یک کیسه پارچهای انتخاب کنید و آن مواد خوراکی را درون آنها بزارید و کاملا آماده باشید، پدر و مادرها معمولا 15چند دقیقه مانده به اتمام جشن به دنبال فرزندانشان میآیند.
نکتهی آخر اینکه بدانید این یک روز خاص برای شما و فرزندتان است، روزی است که فرزند شما متولد شده است. میتوانید مادربزرگ و عمه و خاله را نیز به این میهمانی دعوت کنید و قسمتی از تولد را به دیدن فیلم جشن تولد سالهای گذشته و یا دیدن عکسهایی از زمان نوزادی فرزندتان و عکسهایی از جشن تولدهای گذشته بپردازید.
نکاتی جزیی که حتما به آن توجه کنید:
میتوانید ایدههای جدید دیگری را با جستجو در اینترنت پیدا کنید.
توجه داشته باشید اگر قرار است تولد فرزندتان را در پارک بگیرید حواستان به وضعیت آب و هوا باشد.
حواستان باشد که شربت و یا آبمیوه ها را دست به دست توسط کودکان منتقل نکنید چرا که امکان دارد از دست آنها بیافتد و علاوه بر کثیف کردن خود و زمین باعث شکستگی لیوان و حوادث بعد از آن شود. اگر کودکی خیلی کوچک است حتما حواستان باشد که در کنار پدر و مادرش باشد و اجازه ندهید در سراسر اتاق حرکت کند، چرا که امکان افتادن سایر بچه ها بر روی او و دیگر حوادث وجود دارد.
هشدار
بهتر است جعبه کمکهای اولیه را در نزدیکترین محل قرار دهید. چرا که امکان دارد کودکان دچار آسیب شده و احتیاج به این وسایل پیدا شود.
به همه کودکان این اطمینان را بدهید که اسباب بازی و بادکنک برای همهی آنها وجود دارد. سعی کنید از بادکنک کمتری استفاده کنید چرا که ترکیدن انها گاها با صدایی همراه است که باعث ترسیدن کودکان میشود.
منبع:لاتین
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء ، کارت تبریک - کادو پیچی-ریسه و تزیین جشن-گیفت
برچسبها: کودک و تولد , برگزاری جشن تولد
چرا کودکان، اسباببازیهایشان را میشکنند؟
کودکی که اسباببازی ندارد، زندگی ندارد. تأمل و توجه به این نکته، بیانگر اهمیت اسباببازی در زندگی و فرآیند رشد و پرورش خلاقیت و استعدادهای کودک میباشد.
اسباببازی حتی میتواند رشد عاطفی، اجتماعی و جسمانی کودکان را تسریع بخشد اما بارها مشاهده شده که کودکان بهجای بازی با اسباببازی، به شکستن و خرابکردن آن میپردازند که این عمل میتواند یک مشکل رفتاری و یادگیری برای آنان محسوب شود. در این نوشته به عواملی که موجب پیدایش این معضل در کودکان میشود، اشاره شده است.
مهمترین عامل شکستن اسباببازی توسط کودکان، «کنجکاوی» آنان میباشد.
کودکانی که از هوش طبیعی و بالاتری برخوردارند، به دلیل کنجکاوی، به بررسی چگونگی کار اسباببازیها -بهخصوص اسباببازیهای صوتی، تصویری و حرکتی- میپردازند و درپی آن، شروع به بازکردن یا شکستن و خرابنمودن آنها مینمایند.
"پرخاشگری" عامل دیگر تخریب و شکستن اسباببازیهاست. کودکان پرخاشگر، اسباببازیهایشان را میشکنند تا شاید آرامش بهسراغشان بیاید. اینگونه کودکان، مجسمه و عروسکهای به شکل انسان و حیوانات را بهطور کلی نابود میکنند، همچنین اسباببازیهای قرمزرنگ را بیش از سایر رنگها مورد حمله و صدمهی خود قرارمیدهند.
"بیشفعالی" کودکان نیز بهانهای برای از بین بردن اسباببازیهاست.اینگونه کودکان،از بازی با اسباببازیها، زود خسته شده و پس از خستگی، به شکستن آنها میپردازند زیرا با اینکار، احساس لذت بیشتری میکنند.
عدهای از کودکان بهدلیل کمبود محبت و عدم توجه کافی به آنان،
شکستن اسباببازیها را راهی برای جلب توجه دانسته و از این روش میخواهند خلأ عاطفی خویش را پرنمایند. اینگونه کودکان، بیشتر در خانوادههای «طلاق» و «بگو و مگو» و «سالار بودن یکی از والدین» و... مشاهده میشوند.
گاهی یادگیری و تقلید رفتارهای نامناسب والدین و مربیان-بهخصوص همسالان-
میتواند عامل شکستن اسباببازی کودکان باشد. والدین یا آموزگارانی که در جروبحثهای خویش بهجای دفاع، به شکستن وسایل منزل یا مدرسه میپردازند (مکانیسم دفاعی جابهجایی)، فرزندان و شاگردانشان نیز این عمل را یادگرفته و در بازی خود، اسباببازیهایشان را میشکنند.
"تبعیض" میان کودکان و دانشآموزان توسط والدین و مربیان موجب میشود کودکان بهسراغ اسباببازی رفته و در این حالت، وسایل بازیشان را نابود میکنند تا از این طریق، تشنگی محبت و خستگی تبعیض را جبران نمایند.
بیتوجهی و سهلانگاری والدین نسبت به نگهداری اسباببازیها توسط کودکان،
میتواند عامل تقویت و تحریک کودکان به شکستن اسباببازیها باشد. آموزش مهارت نگهداریِ وسایل شخصی به کودکان و تذکر به آنان، موجب کاهش این رفتار میشود."ترسناک" بودن برخی اسباببازیها
نیز میتواند موجب شکستن آنها توسط کودکان شود.
برخی اسباببازیها از ظرافت خاصی برخوردار بوده
با اندکفشار یا بازی زیادی، خراب میشوند یا میشکنند، بنابراین بهتر است اسباببازیهای ظریف و فانتزی را برای فرزندان سنین پایین انتخاب نکنید.
چنانچه وسایل بازی با سن کودک مطابقت نداشته باشد،آن را بیهوده فرض کرده و به شکستن آن میپردازد. پس بهتر است در خرید اسباببازیها، دو عامل «توانایی» و «علاقهمندی» کودکان درنظر گرفته شود.
چنانچه یک وسیلهی بازی برای دو یا چند فرزند تهیه شود،
چیزی جز جر و بحث و درنهایت، شکستن و خرابشدن اسباببازی، نصیب والدین نمیگردد. شایسته است در حد امکان برای هریک از کودکان، اسباببازیهای جداگانهای خریداری یا تهیه شود
مهمترین عامل شکستن اسباببازی توسط کودکان، «کنجکاوی» آنان میباشد.
کودکانی که از هوش طبیعی و بالاتری برخوردارند، به دلیل کنجکاوی، به بررسی چگونگی کار اسباببازیها -بهخصوص اسباببازیهای صوتی، تصویری و حرکتی- میپردازند و درپی آن، شروع به بازکردن یا شکستن و خرابنمودن آنها مینمایند.
"پرخاشگری" عامل دیگر تخریب و شکستن اسباببازیهاست. کودکان پرخاشگر، اسباببازیهایشان را میشکنند تا شاید آرامش بهسراغشان بیاید. اینگونه کودکان، مجسمه و عروسکهای به شکل انسان و حیوانات را بهطور کلی نابود میکنند، همچنین اسباببازیهای قرمزرنگ را بیش از سایر رنگها مورد حمله و صدمهی خود قرارمیدهند.
"بیشفعالی" کودکان نیز بهانهای برای از بین بردن اسباببازیهاست.اینگونه کودکان،از بازی با اسباببازیها، زود خسته شده و پس از خستگی، به شکستن آنها میپردازند زیرا با اینکار، احساس لذت بیشتری میکنند.
عدهای از کودکان بهدلیل کمبود محبت و عدم توجه کافی به آنان،
شکستن اسباببازیها را راهی برای جلب توجه دانسته و از این روش میخواهند خلأ عاطفی خویش را پرنمایند. اینگونه کودکان، بیشتر در خانوادههای «طلاق» و «بگو و مگو» و «سالار بودن یکی از والدین» و... مشاهده میشوند.
گاهی یادگیری و تقلید رفتارهای نامناسب والدین و مربیان-بهخصوص همسالان-
میتواند عامل شکستن اسباببازی کودکان باشد. والدین یا آموزگارانی که در جروبحثهای خویش بهجای دفاع، به شکستن وسایل منزل یا مدرسه میپردازند (مکانیسم دفاعی جابهجایی)، فرزندان و شاگردانشان نیز این عمل را یادگرفته و در بازی خود، اسباببازیهایشان را میشکنند.
"تبعیض" میان کودکان و دانشآموزان توسط والدین و مربیان موجب میشود کودکان بهسراغ اسباببازی رفته و در این حالت، وسایل بازیشان را نابود میکنند تا از این طریق، تشنگی محبت و خستگی تبعیض را جبران نمایند.
بیتوجهی و سهلانگاری والدین نسبت به نگهداری اسباببازیها توسط کودکان،
میتواند عامل تقویت و تحریک کودکان به شکستن اسباببازیها باشد. آموزش مهارت نگهداریِ وسایل شخصی به کودکان و تذکر به آنان، موجب کاهش این رفتار میشود.
نیز میتواند موجب شکستن آنها توسط کودکان شود.
برخی اسباببازیها از ظرافت خاصی برخوردار بوده
با اندکفشار یا بازی زیادی، خراب میشوند یا میشکنند، بنابراین بهتر است اسباببازیهای ظریف و فانتزی را برای فرزندان سنین پایین انتخاب نکنید.
چنانچه وسایل بازی با سن کودک مطابقت نداشته باشد،آن را بیهوده فرض کرده و به شکستن آن میپردازد. پس بهتر است در خرید اسباببازیها، دو عامل «توانایی» و «علاقهمندی» کودکان درنظر گرفته شود.
چنانچه یک وسیلهی بازی برای دو یا چند فرزند تهیه شود،
چیزی جز جر و بحث و درنهایت، شکستن و خرابشدن اسباببازی، نصیب والدین نمیگردد. شایسته است در حد امکان برای هریک از کودکان، اسباببازیهای جداگانهای خریداری یا تهیه شود
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: چرا کودکان اسباب بازی هایشان را می شکنند , کودک و اسباب بازی
زمانی که شما میخواهید خلاقیت را در نقاشی های کودکانتان ایجاد کنید،مطمئنا چاپ دستی،اولین گزینه ای نیست که به ذهنتان می آید،از طرف دیگر پوشش های حبابی را همه ی کودکان دوست دارند،تلفیق چاپ دستی و پوشش حبابی و کمی خلاقیت، میتوانید بازی جذابی برای تمام کودکان باشد.
برای شروع،یک کاغذ،قلمو،گواش،پوشش های حبابی اماده کنید...بیشتر پوشش های حبابی به عنوان لفاف دورکالاهای نو پیچیده شده اند،میتوانید از این پوشش های حبابی استفاده نمایید و یا اینکه میتوانید از پلاستیک فروشی ها تهیه نمایید،که در اندازه ها و سایز های متفاوتی هستند و باعث زیبایی چاپ دستی کودکانتان میشود.
کاغذ را روی پوشش حبابی بیاندازید و کاغذ را به اندازه پوشش حبابی با قیچی ببرید.
درب های گواشهای رنگی را برای کودکتان باز کنید وبه او اجازه بدهید براساس خلاقیت خود شروع به رنگ کردن حباب ها نماید،اگر کودکتان راهنمایی در رنگ کردن از شما خواست و یا اگر درصدد اموزش رنگهای مختلف به فرزندانتان هستید،میتوانید این راه ها را نیز امتحان نمایید
1)ترکیب الگوها:به عنوان الگو یک سطر از حباب ها و یا یک ستون از حباب ها را رنگ کنید و سپس از فرزندتان بخواهید که بقیه سطرها و ستون ها را رنگ کند
2)هر یک از حباب ها را با رنگ خاصی رنگ کنید و یک طیف رنگی همانند رنگین کمان بسازید،و به فرزندتان رنگها را اموزش دهید،از رنگهای اصلی(قرمز،آبی و ...)برای اموزش شروع کنید
3)سعی کنید از ترکیب رنگهای اصلی،رنگهای فرعی را بسازید (مثل زرد و قرمز که نارنجی را ایجاد میکند)و رنگهای فرعی را به کودک خود بیاموزید
بعضی از کودکان درصدد رنگ کردن تمامی حباب ها هستند و تعدادی دیگر فقط درصدد رنگ کردن مقداری از انها هستند،که هرکدام نتیجه خاصی در چاپ دستی به وجود خواهد اورد که باعث سرگرم شدن کودک شما میشود.
دیگر وقت چاپ رسیده است،با کودکتان کاغذ را به ارامی بر روی پوشش های حبابی قرار بدهید و با فشار اندکی این دو را بهم بچسبانید
همانطوری که مشغول به کارهستید،میتوانید توضیح بدهید که از قرار دادن یک برگه کاغذ بر روی یک صفحه رنگ ،کار چاپ انجام میشود.و این برای مصادیق کم صحت دارد و برای چاپ ها با تعداد بالا احتیاج به چاپخانه و دستگاههای پیشرفته دارد.
به خاطر داشته باشید که این روش بسیار عالی برای رنگ کردن کاغذ و پارچه است،بچه ها عاشق کاغذهای کادویی،جلد کتاب،و یا کیسه های پارچه ای هستند که خود رنگ امیزی کرده اند .
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، مقالات برای اولیاء ، چاپ باانگشت,دست و پا,سیب زمینی و پیاز,میوه و... ، کاردستیهای زیبا با تکنیک کف دست و پا
برچسبها: چاپ دستی با پوشش های حبابی , تکنیک چاپ؛افزایش خلاقیت
به عقيده جامعه شناسان حتي خصوصيات رفتاري پدر و مادر نيز مي تواند قبل از تولد روي رفتار جنين تاثير بگذارد، همان طور که نحوه شيردادن به کودک و طرز نگهداري و پرورش آن نيز بعد از تولد مي تواند در شکل گيري شخصيت وي موثر باشد. «ژفري گرر» جامعه شناس معتقد است حتي «قنداق کردن» بچه ها نيز روي شخصيت و رفتار آنها تاثير مي گذارد به طوري که «قنداق کردن» بچه ها را خشونت طلب، پرخاشگر، زورگو و سلطه گر و سلطه پذير بار مي آورد يا به اعتقاد جامعه شناسان طول دوران شيردهي و آرامش روحي و رواني مادر در نوع رفتارهاي کودک مي تواند موثر باشد. پس روشن است نهاد خانواده که در راس آن پدر و مادر قرار مي گيرند تا چه حد در آموزش و پرورش صحيح کودکان مي توانند موثر باشند.
اغلب افراد شرور حين ارتکاب جرم دست به اعمال خشونت آميزي مي زنند و طعمه خود را مجروح مي کنند و در مواردي نيز به قتل مي رسانند. اين مسئله نشان مي دهد چون آنان در دوران کودکي مورد خشونت قرار گرفته اند در بزرگسالي نيز به خشونت روي مي آورند. آنان به خاطر حقارت ها و سرزنش هايي که از طرف والدين و اطرافيان شان ديده اند، دست به انتقام جويي مي زنند و به مردم آسيب مي رسانند.
توجه داشته باشيم با آموزش هاي صحيح مي توان اين افراد را اصلاح کرد ولي بايد به ريشه يابي بروز اين رفتارها نيز پرداخت. در واقع آموزش به همراه ايجاد شغل براي اين قبيل افراد که اغلب نيز بيکارند و درآمدي ندارند، راهگشاي خوبي خواهد بود. اگرچه سارقان خشن را به عنوان محارب به حساب مي آوريم اما بايد علت اين معلول را نيز بررسي کنيم. بنابراين تا زماني که اين عوامل ريشه يابي نشود و اميد به آينده، شغل و ازدواج در جوانان زنده نشود، آموزش ها نيز موثر نخواهند بود.
اعدام زورگيران تنها صورت مسئله را پاک خواهد کرد ولي به طور کلي اين مشکل را ريشه کن نخواهد کرد.
ضمناً سستي اعتقادات و باورهاي ديني نقش بسزايي در ورود به دنياي مجرمانه دارد؛ يعني عدم ايمان کافي باعث شده است تا آنان بزهکار بار بيايند.
فرد بزهکار انسان بيماري است و فراموش نکنيم که جامعه نيز در ايجاد بيماري وي نقش داشته است پس بايد به فکر اصلاح جامعه باشيم و راه حل مناسبي براي کاهش تبهکاريها پيدا کنيم.
روزنامه ايران، شماره 5254 به تاريخ 29/9/91، صفحه 21 (ايران شوك)
□
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: کودکان بزهکار , خانواده های آسیب دیده
شرایط قصه گو
1) قصه را خوانده باشد و زیر و بم های قصه و فضای مناسب کلامی را بداند .
2) قصه ای که خودمان دوست داریم را بگوئیم کودک از خطوط و چهره قصه گو بی علاقه گی را می فهمد .
3) از فضای قصه بیرون نرود ( قطع قصه ،گفتگو یا خوردن )
4) صبور و با حوصله باشد (شتاب برای تمام کردن ، پاسخ سئوالات دانش آموز ندادن )
5) حرکات قصه گو و صدایش خیلی مهم است .
6) تکیه کلام نا به جا نداشتن .
7) رابطه عاطفی برقرار کردن .
8) لحن و حرکات قصه گو وقتی به پایان قصه نزدیک می شود باید آرامش بخش باشد .
9) قصه گو دارای لکنت زبان نباشد .و تو دماغی صحبت نکند .
10) آراستگی ، ظاهر و لباس قصه گو باید مطلوب باشد .
* قصه های تصویری برای روز و قصه های بدون تصویر برای شب مورد نیاز است .*
از قصه های دنباله دار برای پرورش تخیل و صبوری بچه ها استفاده می شود .
روش های قصه گویی
1) قصه خوانی : جهت واژه آموزی و تشویق کودکان به کتاب و کتاب خوانی تکیه بر متن است و در قصه
گویی تکیه بر حافظه
2) قصه گویی ساده : وقتی قصه را بیان می کنیم نگاهمان ارتباط برقرار می کند ( ارتباط چشمی)
3) قصه گویی همراه با پرده خوانی : همراه با تصویر ، اسلاید ،تابلو یا همراه با کارت مثل نقاشی ،تعزیه
خوانی
4) قصه گویی همرا با تقلید صدا :صدای زیر برای کودکان و زنان و صدای بم برای مردان و بزرگسالان
5) قصه گویی همراه با تقلید کلمات :
الف) تقلید حرکات بدون تغییر صدا یعنی با صدای خودش
ب) تقلید حرکات با صدای حیوانات یا هر چیز مورد نظر
6) قصه گویی همراه بازیگران :
الف) بازیگران آشکار
ب) بازیگران پنهان
یک وقت به صورت نمایش آشکار است . داستان را اجرا می کنیم بازیکنان را یکی یکی معرفی می کنیم
شنگول و منگول ، راوی قصه را بیان می کند بازیگران به نوبت می آیند .
یک وقت بازیگران پنهان ،بازیگران معرفی نمی شوند راوی قصه را می گوید ناگهان از وسط ، مثلا وقتی
گفت : (پدر بزرگ گفت ) نقش آن رااجرا می کند
در پایان از توضیح یا توصیف آن بپرهیزید چون این کار خلاقیت ، تفکر و کشف را از کودکان می گیرد .
نقش و تاثیر قصه در کودکان
1) انتقال مفاهیم : قصه به دلیل کشش و زیبایی و انگیزش کنجکاوی می تواند بسیاری از مفاهیم علمی ،
طبیعی و حتی معنی و مفهوم واژگان را به دنیای کودک منتقل کند ( به روش غیر مستقیم که پر جاذبه تر
و سریع تر می باشد .
2) انتقال ارزشها : مثل راستگویی ، دوستی ،کمک به دیگران .
3) اصلاح رفتار ها : چون در قصه ها همسان سازی و انطباق با قهرمان یا قهرمانان قصه فراهم می شود .
اصلاح رفتار سریع تر و بهتر و طبیعی تر اتفاق می افتد .
4) تقویت خلاقیت : پس از شنیدن داستان خود به داستان گویی می پردازد یا برای اسباب بازی نمایش
می دهد .
5) تقویت حس کنجکاوی : به دلیل زنجیره ای بودن اتفاقات کود را وا می دارند که به تعقیب حوادث بپردازد .
6) زبان آموزی : وقتی پرسش می کنیم پاسخ می دهد با واژگان تازه آشنا می شود پرسش از (نام قصه ،
قهرمان قصه نام ها و اصطلاحات موجود در آن ، واژگان و ضرب المثل ها )
7) تعامل اجتماعی : وقتی قصه تعریف می کند موجب برقراری ارتباط و سخن گفتن می شود خصوصا برای
افراد کم رو و انزوا طلب بسیار کارا و موثر است .
8) پیوند فرهنگی : عامل انتقال میراث فرهنگی و پیوند میان امروز و گذشته اند قصه ها پلی هستند که کودکان امروز به ژرفای گذشته می برند .
9) پرورش قدرت تخیل : با قدرت در داستان دخل و تصرف می کند یا داستانی بر همان مبنا می سازد .
کودکان را با برخی از عناصر داستان آشنا کنید مثل قهرمان یا شخصیت های داستان ، محل ، مکان ، زمان داستان حتی در سالهای پایانی دبستان با اوج داستان ، حوادث و حتی راوی آن .
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: قصه های کودکان چگونه باید باشد , شرایط قصه کودک و شرایط قصه گو
كودكان احتياج دارند درباره آنچه در اطرافشان اتفاق ميافتد اطلاعاتي پيدا كنند. آنها دوست دارند برايشان توضيح داده شود و همه چيز را بهطور صحيح بشنوند و ما، با راستگويي به كودكان اين كار را به آنها آموزش ميدهيم و موجب ميشويم با اعتماد به نفس كامل بزرگ شوند. يكي از شيوههاي آموزش راستگويي به كودك اين است كه برايش چند نوع ابزار نقاشي تهيه كرده و به او اجازه بدهيد خودش انتخاب كند كه از كدام وسيله ميخواهد استفاده كند. بعد، از او بخواهيد چهره خودش را در دو زمان نقاشي كند. يكي زماني كه راست ميگويد و يكي زماني كه دروغ ميگويد. با اين كار ميتوانيد بفهميد كه او ميداند چهره انسانها زماني كه راست ميگويند با زماني كه دروغ ميگويند فرق ميكند يا نه؟ بعد از كشيدن نقاشيها آنها را كنار هم بگذاريد و از كودك توضيح بخواهيد تا بگويد كدام تصوير راستگو و كدام دروغگو است؟ و در ضمن خصوصيات هر كدام را برايتان توضيح بدهد. نقاشيها را روي ديوار اتاقش نصب كنيد تا هميشه آنها را به ياد داشته باشد.
براي كودك داستانهايي تعريف كنيد كه موضوع آنها راستگويي يا دروغگويي باشد. از جمله داستان چوپان دروغگو. داستان را تا نيمه تعريف كنيد و از كودك بخواهيد آنطور كه دوست دارد آن را به پايان برساند. كودك شما پايان داستان را به خوبي و راستي به پايان ميرساند.
بعد از او چند سؤال بكنيد.
- دروغ گفتن را دوست دارد يا نه؟
- آدمهاي دروغگو چرا دروغ ميگويند؟
- چه بلايي سر دروغگوها ميآيد؟
- آيا دروغگوها را دوست دارد؟
با كودك تئاتر بازي كنيد. عروسكهاي او را در يك جا جمع كرده و با او يك نمايش طراحي كنيد، براي شخصيتها اسم بگذاريد و خصوصيات آنها را تعيين كنيد. يكي را دروغگو و ديگري را راستگو قرار دهيد با اين بازي به كودك ياد بدهيد كه نميشود به هر كسي اعتماد كرد. ميتواند صداقت را ياد بگيرد و حقيقت را بيان كند. كودكان با نقش گرفتن، بهتر ميتوانند حرفهايشان را بزنند.
اگر چند فرزند خردسال داريد و آنها در ضمن بازي با دوستانشان، اختلاف پيدا كردند، ميتوانيد از همين امر براي آموزش راستگويي به كودكان استفاده كنيد. بهطور مثال ميتوانيد از هر دو، يا چند كودك بخواهيد با صداقت اصل ماجرا را تعريف كنند. با دقت حرفهاي كودكان را بشنويد و در پايان بدون اينكه كسي را محكوم، يا تأييد كنيد، فقط بپرسيد:
- آيا حقيقت را گفتي؟
- آيا به راستي، اتفاقها همين بود كه گفتي؟
- آيا سعي ميكني با صداقت ماجرا را تعريف كني؟
با اين پرسشها شما مقصر را پيدا نميكنيد، بلكه حقيقت را تشخيص داده و به كودك خود ياد ميدهيد كه حقيقت را چگونه بيان كند.
از كودك چند سؤال بپرسيد:
- وقتي كسي با صداقت با او رفتار ميكند چه احساسي دارد؟
- وقتي خود كودك حقيقت را ميگويد چه احساسي دارد؟
- آيا كسي را ميشناسد كه حقيقت را نميگويد؟
- آيا كسي را ميشناسد كه هميشه حقيقت را ميگويد؟
كودك با پاسخ به اين سؤالها احساسات خود را به درستي بيان ميكند. شايد در بعضي موارد نسبت به برخي افراد احساس درستي نداشته باشد، كه در آن صورت شما بايد درستي يا نادرستي شخصيت آن فرد را برايش توضيح بدهيد تا كودك بتواند اطرافيان خود را بشناسد و به راحتي با آنها ارتباط برقرار كند.
با كودك بازي كنيد
كاغذهاي سفيدي تهيه كرده و اسباب بازيهاي مورد علاقه كودك را روي آنها نقاشي كنيد. سپس چشمهاي خودتان را ببنديد و از كودك بخواهيد كاغذها را در اطراف خانه پراكنده كند. بعد از اين كار، شما به دنبال كاغذها بگرديد، هر كدام را كه پيدا كرديد بايد حدس بزنيد كه چه چيزي روي آن نقاشي شده. اگر درست حدس بزنيد، شما برنده ميشويد.
نقش كودك شما در اين بازي اين است كه بايد به شما كمك كند كه درست حدس بزنيد. امكان دارد كودك شما براي جلوگيري از برنده شدن شما، راهنماييهاي نادرست به شما بكند، اما شما ميتوانيد با سؤال كردن موجب شويد كه كودك كمك درست به شما بكند.
در اين بازي كودك ياد ميگيرد درستي هر ماجرا را بيان كند و از دروغ گفتن فاصله بگيرد. اين بازي را آنقدر ادامه بدهيد تا كودك، هم از بازي لذت ببرد، هم متوجه منظور اين بازي بشود.
امكان دارد كودك شما در طول روز چيزهاي زيادي را پيدا كند كه صاحب آنها را ن
شناسد. شايد وسايلي را پيدا كند كه از آنها خوشش بيايد و به همه بگويد كه مال خودش است و حتي با پيدا شدن صاحبش هم حاضر نشود وسيله را به او بازگرداند. شما ميتوانيد يكي از اسباببازيهايي را كه كودك به آن علاقه دارد، برداريد و بگوييد كه خودتان آن را پيدا كردهايد و مال خودتان است، يعني درست رفتاري مشابه رفتار خودش را انجام بدهيد. در اين كار از كودك لجبازتر باشيد و اسباببازي را پيش خودتان نگه داريد. اين كار به كودك ياد ميدهد كه كارش درست نيست و بايد راست بگويد كه وسيله را پيدا كرده و مال خودش نبوده است. وقتي كودك رفتاري را انجام ميدهد كه از نظر شما صحيح نيست بايد همان رفتار را با خودش انجام بدهيد تا رفتار خودش را در مقابل خودش ببيند.
فرزند شما از كودكي بايد ياد بگيرد كه چگونه با راستي و صداقت رودررو شود و آنها را تشخيص بدهد. كودك بايد بياموزد، آنچه را كه واقعاً رخ داده است بيان كند. گفتن حقيقت، به كودك اعتماد به نفس داده و به او كمك ميكند به درستي زندگي كند و همه به او علاقه داشته باشند.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: آموزش راستگويي به كودكان؛دروغ نگو , دروغگو دشمن خداست
نقش مادر در زبان آموزي كودكان
شيــــــــــوه هاي پيش از تكلـــــم : كودك پيش از تكلم از سه شيوه براي فهماندن غرض و منظور خود استفاده ميكند. اين شيوه ها عبارتند از: گريه و فرياد، اداي صداهاي نامشخص و اشارات.( مهمترين قسمت همان شيوه دوم است زيرا پس از چندي بصورت صداهاي مشخص و بامعنا يعني لغات در مي آيد.) ۱- گــــريه و فـــــــــرياد : در روزهاي نخست زندگي بيشتر صداهايي كه از كودك شنيده مي شود به صورت گريه و فرياد است. در طي هفته اول گريه در فواصل نامنظمي ظاهرمي شود. نوزاد بدون هيچ گونه علت ظاهري گريه مي كند. اما يك مرتبه گريه يا خود به خود و يا در نتيجه توجه مادر قطع مي شود. ۲- صــــــــدهاي غيــــــــــر مشخص : در ماههاي اول زندگي علاوه بر گريه صداهاي نامشخص ديگري شنيده ميشود اين صداها را نياموخته است بلكه بخودي خود آنها را ظاهر ميسازد و چه خوبست بدانيم كه اين صداها عموميت دارند و در تمام اقوام و ملل و نژادها ديده ميشوند بطوريكه حتي كودكان كر نيز اينگونه صداها را نشان ميدهند. كودك اغلب هنگامي كه تنهاست و افراد ديگري نيست كه او را مشغول كنند به ايجاد اين صداها مي پردازند. شنيدن صداي كودك براي خود او لذت بخش است و به همين سبب است كه اغلب با شنيدن صداي خود تبسم مي كند و گاهي نيز مي خندد. كودكان ناشنوا نيز در ابتدا مانند كودكان سالم اين گونه صداها را ايجاد مي كنند ولي چون صداي خود را نمي شنوند تا از آن لذت ببرند پس از چندي دست از ايجاد صدا بر مي دارند. ۳- اشـــــــــــــــاره : در ابتدا كودك به موازات اشاره، صداهايي نيز ايجاد مي كند و مي خواهد با كمك اين دو منظور خود را براي ديگران آشكار سازد ولي رفته رفته پي مي برد كه تنها با اشاره نيز مي توان منظور خود را آشكار ساخت ولي اگر اشاره وي فهميده نشود او از گريه براي فهماندن غرض خود كمك مي گيرد. اما در مورد زمان سخن گويي بايد بگوييم كه بسياري از كودكان طبيعتاً بين 12 و 18 ماهگي براي تكلم آماده مي شوند و چنانچه كودك در اين دورة آمادگي زبان باز نكند ممكن است از نظر عاطفي براي وي اختلالاتي دست دهد زيرا نمي تواند خواسته ها و احساسات خود را بيان كند. و در آموزش زبان سن 1- 3 سالگي بسيار مهم است از آن بابت كه اين سن دوره تقليد از بزرگسالان است و آنچه را كه آنها بگويند او ادايش را در مي آورد . از آنجا كه مادر بيش از افراد ديگر با كودك در ارتباط است. بنابراين نقش مادر در آموزش زبان به كودك را نبايد ناديده گرفت. مادر در آموزش زبان بايد نكاتي را مورد نظر داشته باشد كه اهم آنها عبارتند از : ۱- بيان كلمات از ساده به مشكل باشد، از كلمات يك هجايي شروع كند تا بتدريج بتوان كلمات چند هجايي را به او آموخت. ۲- با كودك با زبان ساده و قابل فهم حرف بزند نه با زبان علمي غليظ . البته اين امر مانع آن نيست كه مادر درست و صحيح حرف بزند. ۳- از كلماتي استفاده كند كه بيشتر مورد نياز كودكند. ۴- بيان عبارات سريع نباشد كه انتقالش به ذهن كودك با دشواري هايي همراه است . ۵- عبارات طولاني به كار نبرد . ۶- در حين صحبت اگر كودك دچار خطائي شد با فرمي آن را اصلاح كند .و كودك را تنبيه و تمسخر نكند . ۷- اصلاح تلفظ بايد از زماني شروع شود كه كودك صداهاي حروف را از هم تشخيص ميدهد . ۸- هرگز كلمه اي را به حساب اين كه از آن خوشش مي آيد غلط تلفظ نكنيم . ۹- در آموزش يك اسم نام اصلي و صحيح را بكار ببريم به عنوان مثال كلمه گوسفند را براي گوسفند به كار ببريم نه كلمه بع بعي را .اما مـــــــادران براي آموزش زبان از چه روشهايي مي توانند استفاده كنند :۱- بازي با حروف و در آوردن صداي آن از طريق بازي و يا بيان داستان . ۲- آموزش شعر، سروده هاي ساده كه الفاظ را قالبي به كودك منتقل مي كند در اين امر آثار مفيدي دارند. ۳- در آموزش زبان كودك را بايد تشويق كرد و هرگز نبايد گذاشت كه احساس عدم لياقت كند . ۴- خودداري از عيب جوئيهاي خشن، تنبيه، تمسخر در صورت اشتباهات تلفظي ودستوري.۵- ايجاد انگيزه براي صحبت كردن كودك از طريق بي توجهي به شيوه هاي ديگر تفهيم و تفهم از جمله گريه و فرياد و يا اشاره. منبع:
http://www.hamdardi.com منبع : سایت تخصصی مهدی سعید بنادکیيكي از شيرين ترين مراحل كودكي فرزندان ما، زماني است كه اولين كلمات را برزبان مي آورند و با شروع دومين سال زندگي كودك، بسياري از والدين ابراز نگراني مي كنند كه آيا پيشرفت سخن گفتن فرزندشان طبيعي است يا خير؟
مادر مهرنوش ٢ ساله دراين باره مي گويد: دخترم خيلي ديرتر از بچه هاي هم سن و سال خود شروع به حرف زدن كرد و اكنون نيز در جمله سازي مشكل دارد.
مادر كيارش ٣ ساله عنوان مي كند: گاهي فرزندم آن قدر گفتن يك جمله را طولاني مي كند و مدام به دنبال كلمات مختلف مي گردد كه حوصله اطرافيان سر مي آيد و جمله او را تكميل مي كنند.
مادر سوگل ٤ ساله كه به شيريني شعر مي خواند و جملات را به خوبي و كامل ادا مي كند، عقيده دارد: والدين در پيشرفت زباني كودكان خود نقش كليدي دارند و واضح و رسا ادا شدن كلمات توسط پدر و مادر و ايجاد فرصت هاي مناسب براي وسيع تر كردن دامنه لغات كودك، باعث زود و كامل صحبت كردن او مي شود.
يك روان شناس تربيتي در اين باره مي گويد: به طور طبيعي، سن شروع سخن گفتن كودكان بسيار متفاوت است؛ تعدادي از بچه هاي ١٢ ماهه، چند كلمه ساده را ادا مي كنند اما كودكاني هم هستند كه تا سن ١٥ تا ١٨ ماهگي نمي توانند صحبت كنند.
دكتر محبوبه مفتاحي عنوان مي كند: حدود ٧٠ درصد كودكان هنگامي كه به سن ٢ سالگي مي رسند، مي توانند ٥٠ تا ٢٥٠ كلمه را برزبان بياورند، همچنين مي توانند كلمات را كنار هم قرار دهند و جملات ٢ يا ٣ كلمه اي بسازند.
وي اضافه مي كند: حدود ١٠ تا ١٢ درصد از اين كودكان نيز از لحاظ گفتاري از ديگران عقب تر هستند و جزو كودكاني به حساب مي آيند كه ديرتر زبان باز مي كنند.
وي تصريح مي كند: دير به حرف آمدن كودكان، خطر به حساب نمي آيد ولي اگر كودكي در سن يك سالگي به بعد و حدود ١٨ ماهگي، در فهميدن گفتار اطرافيان و درك آن ها مشكل دارد، بايد با دكتر مشورت كرد.
وي خاطرنشان مي كند: بر طبق تحقيقات، پيشرفت زبان و افزايش دايره لغات كودك با تعداد كلماتي كه مي شنود و مقدار كمكي كه از ديگران مي گيرد و به صورت تشويق و صحبت كردن زياد با كودك نمود پيدا مي كند، رابطه مستقيم دارد.مفتاحي عقيده دارد: بايد با كودك رسا و بلند صحبت كرد و زماني كه كودك شما كاري انجام مي دهد، از لباس پوشيدن گرفته تا خوابيدن، فرصت خوبي براي استفاده از كلمات است.
وي مي گويد: بازگويي يك داستان كوتاه و شاد و شعرخواني از روي كتاب هاي مصور، لغات جديدي را در ذهن كودك مي سازد و نشان مي دهد كه هر چيزي، اسمي دارد و در يادگيري كلمات نيز به كودك كمك مي كند.
وي عنوان مي كند: زماني كه كودك به طور اتفاقي كلمه اي را بر زبان مي آورد، او را تشويق و آن لغت را در يك جمله كوتاه تكرار كنيد زيرا اين كار نه تنها دامنه لغات او را افزايش مي دهد بلكه به كودك مي آموزد كه كلمات را مي توان با هم تركيب كرد.
مفتاحي تصريح مي كند: كودك از سن ١٢ تا ١٥ ماهگي، بازگويي اسم هاي ساده را ياد مي گيرد و در سن ١٥ تا ١٩ ماهگي افعالي مثل دويدن، خوردن و نشستن يا صفاتي مانند بنفش، كوچك و سرد به دايره لغات او افزوده مي شود.
وي تاكيد مي كند: والدين نبايد قبل از اين كه كودك درخواستي بكند، به نيازش پاسخ دهند به طور مثال اگر كودكي هميشه پس از بيدار شدن آب مي خواهد، اجازه دهيد تا او درخواست كند و بعد به آرامي جمله اش را تكرار وتكميل كنيد و به او آب بدهيد.
وي مي گويد: بايد به كودك اجازه داده شود تا در هر فرصتي از مهارت هاي زباني خود استفاده كند به ويژه قرار گرفتن در جمع هم سن و سال ها به او كمك مي كند تا صحبت كردن بچه هاي ديگر را ببيند و براي حرف زدن با ديگران تشويق شود.
اين روان شناس تربيتي عنوان مي كند: بنا به نظر برخي از كارشناسان گفتاري، استفاده از شيشه و پستانك احتمال نوك زباني حرف زدن بچه ها و تلفظ ناجور بعضي از حروف را به دنبال دارد و نبايد غير از موارد ضروري، كودك را به مكيدن طولاني شيشه شير و پستانك ترغيب كرد.
وي خاطرنشان مي كند: والدين بايد صبور و با حوصله باشند و زماني كه كودكان به دنبال كلماتي هستند تا منظور خود را بيان كنند، به آن ها فرصت بدهند و زود خسته نشوند.
وي مي افزايد: زمان دادن به كودك براي تكميل جملات، به او كمك مي كند تا در دفعات بعدي، با آرامش واعتماد به نفس بيشتري صحبت كند در حالي كه تعجيل و هول كردن كودك، امكان اداي صحيح كلمات را از او مي گيرد.
وي مي گويد: پريدن بين حرف كودكان براي تكميل جملات آن ها نيز نادرست است و بايد به آن ها فرصت داده شود تا ذهن و كلام خود را با هم هماهنگ كنند و مهارت خوب صحبت كردن را بياموزند.
مفتاحي عقيده داد: حتي كودكاني كه به طور ذاتي آرام و ساكت هستند نيز در محدوده سني ١٣ تا ١٨ ماهگي، اولين كلمه خود را ادا خواهند كرد و باور كردن توانايي هاي كودكان و تشويق وترغيب آن ها در آموختن هر مهارتي به ويژه زبان آموزي، راهكاري ساده براي تقويت و پيشرفت كودكان است.
http://www.hamdardi.com
يكي از شيرين ترين مراحل كودكي فرزندان ما، زماني است كه اولين كلمات را برزبان مي آورند و با شروع دومين سال زندگي كودك، بسياري از والدين ابراز نگراني مي كنند كه آيا پيشرفت سخن گفتن فرزندشان طبيعي است يا خير؟
مادر مهرنوش ٢ ساله دراين باره مي گويد: دخترم خيلي ديرتر از بچه هاي هم سن و سال خود شروع به حرف زدن كرد و اكنون نيز در جمله سازي مشكل دارد.
مادر كيارش ٣ ساله عنوان مي كند: گاهي فرزندم آن قدر گفتن يك جمله را طولاني مي كند و مدام به دنبال كلمات مختلف مي گردد كه حوصله اطرافيان سر مي آيد و جمله او را تكميل مي كنند.
مادر سوگل ٤ ساله كه به شيريني شعر مي خواند و جملات را به خوبي و كامل ادا مي كند، عقيده دارد: والدين در پيشرفت زباني كودكان خود نقش كليدي دارند و واضح و رسا ادا شدن كلمات توسط پدر و مادر و ايجاد فرصت هاي مناسب براي وسيع تر كردن دامنه لغات كودك، باعث زود و كامل صحبت كردن او مي شود.
يك روان شناس تربيتي در اين باره مي گويد: به طور طبيعي، سن شروع سخن گفتن كودكان بسيار متفاوت است؛ تعدادي از بچه هاي ١٢ ماهه، چند كلمه ساده را ادا مي كنند اما كودكاني هم هستند كه تا سن ١٥ تا ١٨ ماهگي نمي توانند صحبت كنند.
دكتر محبوبه مفتاحي عنوان مي كند: حدود ٧٠ درصد كودكان هنگامي كه به سن ٢ سالگي مي رسند، مي توانند ٥٠ تا ٢٥٠ كلمه را برزبان بياورند، همچنين مي توانند كلمات را كنار هم قرار دهند و جملات ٢ يا ٣ كلمه اي بسازند.
وي اضافه مي كند: حدود ١٠ تا ١٢ درصد از اين كودكان نيز از لحاظ گفتاري از ديگران عقب تر هستند و جزو كودكاني به حساب مي آيند كه ديرتر زبان باز مي كنند.
وي تصريح مي كند: دير به حرف آمدن كودكان، خطر به حساب نمي آيد ولي اگر كودكي در سن يك سالگي به بعد و حدود ١٨ ماهگي، در فهميدن گفتار اطرافيان و درك آن ها مشكل دارد، بايد با دكتر مشورت كرد.
وي خاطرنشان مي كند: بر طبق تحقيقات، پيشرفت زبان و افزايش دايره لغات كودك با تعداد كلماتي كه مي شنود و مقدار كمكي كه از ديگران مي گيرد و به صورت تشويق و صحبت كردن زياد با كودك نمود پيدا مي كند، رابطه مستقيم دارد.مفتاحي عقيده دارد: بايد با كودك رسا و بلند صحبت كرد و زماني كه كودك شما كاري انجام مي دهد، از لباس پوشيدن گرفته تا خوابيدن، فرصت خوبي براي استفاده از كلمات است.
وي مي گويد: بازگويي يك داستان كوتاه و شاد و شعرخواني از روي كتاب هاي مصور، لغات جديدي را در ذهن كودك مي سازد و نشان مي دهد كه هر چيزي، اسمي دارد و در يادگيري كلمات نيز به كودك كمك مي كند.
وي عنوان مي كند: زماني كه كودك به طور اتفاقي كلمه اي را بر زبان مي آورد، او را تشويق و آن لغت را در يك جمله كوتاه تكرار كنيد زيرا اين كار نه تنها دامنه لغات او را افزايش مي دهد بلكه به كودك مي آموزد كه كلمات را مي توان با هم تركيب كرد.
مفتاحي تصريح مي كند: كودك از سن ١٢ تا ١٥ ماهگي، بازگويي اسم هاي ساده را ياد مي گيرد و در سن ١٥ تا ١٩ ماهگي افعالي مثل دويدن، خوردن و نشستن يا صفاتي مانند بنفش، كوچك و سرد به دايره لغات او افزوده مي شود.
وي تاكيد مي كند: والدين نبايد قبل از اين كه كودك درخواستي بكند، به نيازش پاسخ دهند به طور مثال اگر كودكي هميشه پس از بيدار شدن آب مي خواهد، اجازه دهيد تا او درخواست كند و بعد به آرامي جمله اش را تكرار وتكميل كنيد و به او آب بدهيد.
وي مي گويد: بايد به كودك اجازه داده شود تا در هر فرصتي از مهارت هاي زباني خود استفاده كند به ويژه قرار گرفتن در جمع هم سن و سال ها به او كمك مي كند تا صحبت كردن بچه هاي ديگر را ببيند و براي حرف زدن با ديگران تشويق شود.
اين روان شناس تربيتي عنوان مي كند: بنا به نظر برخي از كارشناسان گفتاري، استفاده از شيشه و پستانك احتمال نوك زباني حرف زدن بچه ها و تلفظ ناجور بعضي از حروف را به دنبال دارد و نبايد غير از موارد ضروري، كودك را به مكيدن طولاني شيشه شير و پستانك ترغيب كرد.
وي خاطرنشان مي كند: والدين بايد صبور و با حوصله باشند و زماني كه كودكان به دنبال كلماتي هستند تا منظور خود را بيان كنند، به آن ها فرصت بدهند و زود خسته نشوند.
وي مي افزايد: زمان دادن به كودك براي تكميل جملات، به او كمك مي كند تا در دفعات بعدي، با آرامش واعتماد به نفس بيشتري صحبت كند در حالي كه تعجيل و هول كردن كودك، امكان اداي صحيح كلمات را از او مي گيرد.
وي مي گويد: پريدن بين حرف كودكان براي تكميل جملات آن ها نيز نادرست است و بايد به آن ها فرصت داده شود تا ذهن و كلام خود را با هم هماهنگ كنند و مهارت خوب صحبت كردن را بياموزند.
مفتاحي عقيده داد: حتي كودكاني كه به طور ذاتي آرام و ساكت هستند نيز در محدوده سني ١٣ تا ١٨ ماهگي، اولين كلمه خود را ادا خواهند كرد و باور كردن توانايي هاي كودكان و تشويق وترغيب آن ها در آموختن هر مهارتي به ويژه زبان آموزي، راهكاري ساده براي تقويت و پيشرفت كودكان است.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: نقش مادر در زبان آموزي كودكان؛ مقاله روان شناسی کو , زبان آموزی کودک , نقش مادر
آنها كه فكر مي كنند بچه ها چيزي سرشان نمي شود و فقط به فكر بازي و خنده اند، اين يادداشت را نخوانند.
اين نوشته مخصوص بزرگسالاني است كه مي دانند هر كودك حكم لوح نانوشته اي را دارد كه اطرافيان هر چه روي آن بنويسند بر آن حك مي شود و پاك كردنش تقريبا نشدني است.
بچه ها حتي كم سن و سال ترينشان، اگر چه هوش و حواسشان معطوف به بازي و كارهاي كودكانه است، اما در عين حال رفتار بزرگ ترها را زير ذره بين دارند و همه رفتارها و حرف هاي آنها را مي بينند و مي شنوند.
پس طبيعي است اگر در خانه، بزرگ تري كاري اشتباه انجام دهد و حرف نادرستي بزند اين كودك آن را ضبط مي كند و در ناخودآگاهش نگه مي دارد و در موقع لزوم آن را تكرار مي كند. ماجراي وجدان داشتن و نداشتن هم از همين ناحيه آب مي خورد.
وقتي كودكي مي بيند كه پدر و مادر كه عزيزترين و نزديك ترين آدم هاي زندگي او هستند گاهي كه منافعشان به خطر مي افتد يا زمان هايي كه قرار است سودي عايدشان شود براحتي وجدان را زير پا مي گذارند او نيز اين گونه رفتار كردن را مي آموزد.
پس اگر قرار است وجدان به معني قوه تشخيص خوب و بد از يكديگر و پذيرش مسئوليت كارها را در كودك پرورش دهيم ابتدا بايد خودمان آدم هاي باوجداني باشيم و با صداقت و محبت رفتار كنيم و براي كودكمان نماد رفتار اخلاقي باشيم.
در واقع بزرگ ترها بايد در گفتار و رفتارشان نشان دهند به چه گروه از كارها اخلاقي گفته مي شود و كدام رفتارها غيراخلاقي است. صحبت كردن درباره انگيزه انجام دادن كار غيراخلاقي نيز روشي مطلوب براي پرورش وجدان در بچه هاست، به اين نحو كه وقتي كودك كاري نادرست انجام مي دهد بدون اين كه بخواهيم پيشداوري كنيم و ذهنش را بخوانيم بايد از او سوال هايي كنيم كه نشان دهد نيت آنها چه بوده است.
برخلاف تصور ما، بچه ها از روي بدذاتي مرتكب اشتباه نمي شوند، اما به هر حال سكوت ما در قبال اقدامات نادرست بچه ها اين پيغام را به آنها منتقل مي كند كه حتما كاري كه انجام داده اند درست و مورد تائيد بوده است.
البته فقط نشان دادن اين كه انجام دادن كاري اشتباه است براي پرورش وجدان كودك كفايت نمي كند، بلكه بايد درباره پيامدهاي آن كار نادرست هم با كودك صحبت كرد مثلااگر او هنگام امتحان تقلب كرد بايد از او بپرسيم كه به نظرش اگر همه بچه هاي كلاس در امتحان تقلب كنند چه اتفاقي رخ خواهد داد.
وقتي كودك كار ناشايست و غيراخلاقي را شناخت و از عواقب آن نيز باخبر شد مرحله اي ديگر نياز است كه او بياموزد كه اگر چنين اتفاقي افتاد چطور مي تواند اوضاع آشفته پيش آمده را ترميم كند. در واقع در اين مرحله حس مسئوليت پذيري فرد نسبت به كارهايي كه انجام داده رشد پيدا مي كند و كودك مي آموزد پس از هر خطا چگونه آن را جبران كند و تعادل از دست رفته را برقرار كند.
رسيدن به اين نقطه همان چيزي است كه فرآيند پرورش وجدان به آن نياز مبرمي دارد چون تلاش براي جبران اشتباهات باعث مي شود كودك به رفتارهاي نادرست خود بيشتر فكر كند و به خاطر بسپارد كه پيامد هر رفتار اشتباه چيست.
البته كودك در تمام اين لحظات به همراهي والدين نياز دارد و پدر و مادرها بايد از نشان دادن واكنش هاي تند و پرخاشگرانه كه با تنبيه هاي سخت همراه است، پرهيز كنند چون ترس ناشي از اين رفتارهاي خشن سبب مي شود تا كودك از آنها فاصله بگيرد.
وجداني كه پرورش يافته حتي در سخت ترين شرايط هم زير پا گذاشته نمي شود چون وجدان هشيار و بيدار كه ملامتگر نفس آدم هاست، مثل آينه اي بزرگ و تمام قد است و زشتي هاي يك فرد را با تمام جزئيات بازتاب مي دهد، براي همين فرد با وجدان همواره از اين كه تصويرش با اين وضوح در آينه منعكس شود دوري مي كند و اين همان موضوعي است كه بايد براي نهادينه شدنش در وجود بچه ها تلاش كرد.
نويسنده: آويد طالبيان
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: کودکان , وجدان , مقاله کودک , تربیت کودک
کودکان مفید باشد . 1.کودکان دراثر شنیدن مکررکلمات رکیک ،بدون اینکه معنی آنها را درک کنند ازآن کلمات استفاده می کنند . 2.وقتی کودکی برای نخستین بار کلمه ای رکیک را به زبان می آورد ،می توانید کمی به او فرصت دهید تاشاید دیگراز آن کلمه استفاده نکند ولی اغلب چنین نخواهد شد ،ازاین روبهتر است به محض شنیدن یک کلمه ی رکیک ،قوانینی برای ترک آن وضع کنید . 3.مواظب سخن خود باشید زیرا کودکان از والدین خود تقلید می کنند . 4.متاسفانه برخی از فیلم ها بدآموز هستند ،بنابراین تلاش کنید فرزند خود رااز تماشای این بر نامه ها دور نگه دارید .
5.هرگاه فرزند شمابه کسی فحش داد،ازخودتان بپرسید که چه چیزی موجب خشم اوشده؟ زیرا کودکان گاهی بای ابراز خشم خوداراین وسیله استفاده می کنند.گاهی ممکن است به طور ناخواسته موجب برانگیختن خشم فرزند خودشویدواو برای فرونشاندن خشم خودبه کودکان دیگر فحش بدهد .6.اگر می خواهیدبه فرزند خود کمک کنید تابدون استفاده از دشنام ،ازخود دفاع کند،به اوبگویید )سنگ می تواند استخوان مرابشکند ولی فحش هیچ آسیبی به من نرساند).ولی باوجود این ،احساسات اورادرک کنید زیرا فحش شنیدن برای کودکان دشوار است .7.درباره ی کودکانی که ساده هستند حساس باشید ،آنها ممکن است چنین تصور کنندکه دشنامی که شنیده اند تنبیه مناسبی برای آنها بوده است . 8.سعی کنید راه هایی بیابید تا اعتماد به نفس فرزندتان را تقویت کند دراین صورت فرزند شماباروشهایی پسندیده از خود دفاع خواهد کرد .به اومحبت کنید وتوانایی هایش رابستایید . سعی کنید به فرزندتان بیاموز ید که احترام افراد با دشنام دادن خدشه دار می شود وهیچ گاه نباید از کلمات توهین آمیز استفاده کرد . |
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: فحش , بددهنی کودک
چطور اتاق خواب کودک را بچینیم؟
محل قرار گرفتن تخت گرفته تا انتخاب بهترین وسایل تزیینی و دیوارکوبها و...، تاثیر مستقیم در رفتار خوب و درسخوان شدن او در آینده دارد.

دلتان میخواهد بچههایی درسخوان و باهوش داشته باشید؟ اگر میخواهیم انسانهایی موفق و فهمیده به جامعه و به دنیا تحویل دهیم اول از همه باید محیطی سالم و امن برای رشد کودکمان فراهم بیاوریم.
یکی از مهمترین نکاتی که در تاریخچه دکوراسیون داخلی به آن اهمیت داده شده نحوه چیدمان اتاق خواب است. طراحی اتاق خواب کودکان بسیار مهم است.
شاید باورتان نشود اما چیدمان اتاق خواب کودک دلبند شما، از محل قرار گرفتن تخت گرفته تا انتخاب بهترین وسایل تزیینی و دیوارکوبها و...، تاثیر مستقیم در رفتار خوب و درسخوان شدن او در آینده دارد. متاسفانه معمولا والدین به این نکات اهمیت زیادی نمیدهند.
به 6 نکته مهم در مورد نحوه چیدمان اتاق خواب کودک اشاره میکنیم:
1 – قاب عکسی از چهره خندان والدین را در اتاق خواب کودک بگذارید. این کار نه تنها کودک را از بسیاری از مشکلات روحی و عاطفی که ممکن است او را در بزرگسالی تهدید کند، مصون میدارد، بلکه موجب میشود تا کودک هر زمان چشم باز میکند چهره خندان پدر و مادر خود را که در واقع ارکان اصلی زندگی او را تشکیل میدهند، در مقابل خود ببینید.
2 – تخت کودک را به عریضترین دیوار اتاق خواب تکیه بدهید. مراقب باشید که کودک از روی تختش در اتاق را ببیند. بهتر است دیواری که برای تکیه دادن تخت کودکتان انتخاب میکنید، مقابل دستشویی یا حمام نباشد چون میتواند سلامت کودکتان را به مخاطره بیندازد.
اگر دو فرزند دارید بهتر است از تختهای دو طبقه تا حد ممکن استفاده نکنید، چرا که کودکان نیاز دارند فضای باز و راحتی بالای سرشان داشته باشند و تختهای دو طبقه این امکان را از کودکی که در طبقه اول میخوابد، میگیرد و همین موضوع میتواند در آینده باعث فشار عصبی در او شود. کودکی که در طبقه بالا میخوابد نیز از آنجا که یک فضای خالی در زیر محل خوابش وجود دارد احساس ناامنی میکند و همین حس میتواند در بزرگسالی تاثیرات بدی در روحیهاش بگذارد.
3 – گوشه مناسبی از اتاق را به مکانی برای مطالعه اختصاص دهید. در گوشهای از اتاق کودک خود میز و صندلی و چراغ مطالعهای بگذارید و به او بفهمانید که مکان مناسب برای مطالعه و درس خواندن، همان است. به این ترتیب به او نشان میدهید که چقدر درس خواندن و مطالعه برایتان اهمیت دارد.
4 – اتاق خواب کودک را به محیطی سالم تبدیل کنید. تصاویر آب و دریا، آکواریوم یا وجود صدای آب میتواند محیط ناسالمی ایجاد کند و در آینده موجب بروز بیماری آسم در کودک شود.
5 – محیط و فضای اتاق خواب کودک را همواره تمیز و جمع و جور کنید. کمدهای دیواری و کشوهای اتاق خواب کودک را همیشه تمیز و مرتب کنید. هر چه فضای اتاق خواب باز و خالی از به هم ریختگی باشد کودک به همان میزان احساس آرامش بیشتری خواهد داشت و خلاقیت و قدرت تخیل او افزایش مییابد. با جمع کردن وسایلی که ممکن است کودکتان تا یک یا دو ماه دیگر از آنها استفادهای نکند به چشم او استراحت بدهید.
6 – با استفاده از نور، رنگ و آثار هنری مثل نقاشی محیطی شاد برای کودک خود فراهم آورید. اتاق خواب کودک باید به او روحیه ای شاداب ببخشد. اطمینان حاصل کنید که نور اتاق کافی باشد. سعی کنید دیوار اتاق خواب کودک خود را رنگ آبی نزنید چرا که این رنگ موجب افسردگی در کودک شما میشود و انرژی او را تحلیل میبرد. رنگهای روشن همچون زرد، صورتی کمرنگ و سبز روشن میتواند انتخاب خوبی برای رنگ دیوار اتاق کودک باشد. یکی از نکات مهم در مورد تزئین اتاق خواب کودک این است که از قرار دادن تصاویر حیوانات وحشی و درنده کاملا بپرهیزید. در عوض عکسهایی را انتخاب کنید که حس خلاقیت و آرامش را در او تقویت کند.
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده ، دکوراسیون- تزیین دیوار یا سقف اتاق کودک یا مهدکودک
برچسبها: دکوراسیون اتاق کودک؛ اتاق خواب کودک ؛ دکوراسون و ر
نويسنده: دكتر اميررضا چمني *
كودك از دوران كودكي به دنبال ارتباط با همسالان خود است تا بخشي از نيازهاي عاطفي خود را برآورده كند. دوستي ها در دوران كودكي و پيش دبستاني اغلب امري سطحي و گذرا است و كودك براي انجام بازي بيشتر با كودكان ديگر ارتباط مي گيرد. با افزايش سن دوستي ها عميق تر و فعال تر شده به طوري كه در سن نوجواني به علت نياز نوجوان به ايجاد يك هويت مستقل از خانواده نقش دوستان و گروه همسالان اهميت بسزايي پيدا مي كند.
نوجوان سعي مي كند علي رغم اختلاف در علايق و سلايق خود با دوستانش ارتباط برقرار كند و با انعطاف پذيري و تعديل خواسته هاي خود مورد پذيرش گروه دوستان قرار گيرد.
دوستان نقش مهمي در شكل گيري شخصيت فرد ايفا مي كنند. اگرچه هر نوع ارتباطي منجر به دوستي نخواهد شد اما كودك و نوجوان با الگوگيري از گفتار و رفتار دوستان خود از آنها تقليد كرده و با آنان همانندسازي مي كنند.
يك دوست خوب مي تواند در ايجاد اميد و انگيزه و هدف در فرد موثر باشد و حتي در مهم ترين انتخاب هاي زندگي مانند انتخاب رشته تحصيلي، شغل و انتخاب همسر تاثيرگذار باشد.
دوستان علاوه بر برطرف كردن نيازهاي عاطفي با ايجاد يك حلقه حمايتي فرد را در مشكلات و سختي هاي زندگي ياري مي كنند. يك دوست خوب باعث رشد و تعالي فرد شده و مي تواند او را از نظر فكري و روحي ارتقا دهد و باعث پرورش عواطف انساني همچون صميميت، صداقت، اعتماد، همدلي، نوعدوستي و... شود و در پايه ريزي شخصيت اجتماعي نوجوان تاثيرگذار باشد.
برخي مسائل باعث كاهش مهارت دوست يابي مي شود، از اصلي ترين علل محدوديت هاي شديد پدر و مادر به علت ترس هاي افراطي و نابجا مانع از ارتباط فرزندان با ديگران مي شود.
علت بعدي اين است كه والديني كه خود منزوي هستند الگوي مناسبي جهت دوست يابي و ارتباط نيستند. همچنين اشتغال ذهني افراد به بازي هاي انفرادي مثل بازي هاي كامپيوتري و تماشاي بيش از حد تلويزيون منجر به كاهش سطح ارتباط اجتماعي شده و فرد را منزوي و مهارت ارتباط اجتماعي او را تضعيف مي كند.
برخي از ويژگي هاي شخصيتي افراد مثل حساسيت، زودرنجي، پرتوقع بودن، تحريك پذيري، پرخاشگري، بي اعتمادي، گوشه گيري و... مانع از ارتباط سالم و سازنده افراد با ديگران شده و حلقه دوستان را كاهش مي دهد.
اهميت در پرورش مهارت و دوست يابي بسيار زياد است. والدين علاوه بر اين كه بايد مشوق ارتباط كودك و نوجوان با ديگران بوده، خود نيز بايد الگوهاي رفتاري مناسبي براي فرزندان بوده و به عبارتي از مهارت هاي اجتماعي و ارتباطي مناسبي برخوردار باشند.
نظارت والدين بر دوستي هاي فرزندان بايد غيرمستقيم بوده و جهت آشنايي با آنها از طريق دعوت به گفت وگو پرداخته و در ارتباط باشند. به علاوه گفت وگو با والدين دوستان فرزندان زمينه شناخت بيشتر را مهيا مي كند.
اگر فرزندان دوستان ناشايستي داشته باشند لازم است قوانين و مقررات خانواده را گوشزد كرده و اوقات فراغت آنها را با فعاليت هاي متنوع و كلاس هاي مختلف پر كنند تا ارتباط او محدودتر شود.
*روانپزشك و عضو انجمن روانپزشكان
روزنامه ايران، شماره 5239 به تاريخ 12/9/91، صفحه 13 (ايران زندگي)
موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسبها: مهرت دوست یابی