كودكان آنگونه زندگی می كنند كه می آموزند.

 

*اگر كودكان با انتقاد و سرزنش زندگی كنند ، می آموزند كه ایرادگیر باشند.

 * اگر با دشمنی و خصومت زندگی كنند، می آموزند كه بجنگند.

* اگر با ترس زندگی كنند، می آموزند كه بیمناك باشند.

* اگر با حسرت زندگی كنند، می آموزند كه همیشه برای خود متأسف باشند.

*اگر با تمسخر زندگی كنند، می آموزند كه خجالتی باشند

 اگر با حسادت زندگی كنند، می آموزند كه احساس گناه كنند.

* اگر با شكیبایی زندگی كنند، می آموزند كه صبور باشند.

*اگر با تشویق زندگی كنند،می آموزند كه اعتماد به نفس داشته باشند.

* اگر با تحسین زندگی كنند، می آموزند كه قدردان باشند.

*اگر با تأیید زندگی كنند، می آموزند كه خود را دوست داشته باشند.

*اگر با پذیرفته شدن از سوی دیگران زندگی كنند،می آموزند كه عشق را در جهان بیابند.

*اگر با شناخت زندگی كنند،می آموزند كه هدفی داشته باشند.

 *اگر با حس «شریك شدن » زندگی كنند،می آموزند كه بخشنده باشند.

*اگر با صداقت و عدالت زندگی كنند، می آموزند كه حقیقت و عدالت كدام است.

* اگر با امنیت زندگی كنند، می آموزند كه به خود و به اطرافیان خود ایمان داشته باشند.

 * اگر با دوستی زندگی كنند، می آموزند كه جهان برای زندگی كردن جای خوبی است.

*اگر با صلح زندگی كنند، می آموزند كه آرامش ذهنی داشته باشند.

فرزندان شما با چه چیزی زندگی می كنند؟

دوروتی .ل.نولته


موضوعات مرتبط: جملات شکلاتی(پند آموز)
برچسب‌ها: جملاتی در باره کودکان , پرورش کودکان , کودکان , آنگونه زندگی می کنند که می آموزند

تاريخ : 2013/1/19 | 13:3 | نویسنده : بهلولی |

آنها كه فكر مي كنند بچه ها چيزي سرشان نمي شود و فقط به فكر بازي و خنده اند، اين يادداشت را نخوانند.

اين نوشته مخصوص بزرگسالاني است كه مي دانند هر كودك حكم لوح نانوشته اي را دارد كه اطرافيان هر چه روي آن بنويسند بر آن حك مي شود و پاك كردنش تقريبا نشدني است.

    بچه ها حتي كم سن و سال ترينشان، اگر چه هوش و حواسشان معطوف به بازي و كارهاي كودكانه است، اما در عين حال رفتار بزرگ ترها را زير ذره بين دارند و همه رفتارها و حرف هاي آنها را مي بينند و مي شنوند.
    
    پس طبيعي است اگر در خانه، بزرگ تري كاري اشتباه انجام دهد و حرف نادرستي بزند اين كودك آن را ضبط مي كند و در ناخودآگاهش نگه مي دارد و در موقع لزوم آن را تكرار مي كند. ماجراي وجدان داشتن و نداشتن هم از همين ناحيه آب مي خورد.
    
    وقتي كودكي مي بيند كه پدر و مادر كه عزيزترين و نزديك ترين آدم هاي زندگي او هستند گاهي كه منافعشان به خطر مي افتد يا زمان هايي كه قرار است سودي عايدشان شود براحتي وجدان را زير پا مي گذارند او نيز اين گونه رفتار كردن را مي آموزد.
    
    پس اگر قرار است وجدان به معني قوه تشخيص خوب و بد از يكديگر و پذيرش مسئوليت كارها را در كودك پرورش دهيم ابتدا بايد خودمان آدم هاي باوجداني باشيم و با صداقت و محبت رفتار كنيم و براي كودكمان نماد رفتار اخلاقي باشيم.
    
    در واقع بزرگ ترها بايد در گفتار و رفتارشان نشان دهند به چه گروه از كارها اخلاقي گفته مي شود و كدام رفتارها غيراخلاقي است. صحبت كردن درباره انگيزه انجام دادن كار غيراخلاقي نيز روشي مطلوب براي پرورش وجدان در بچه هاست، به اين نحو كه وقتي كودك كاري نادرست انجام مي دهد بدون اين كه بخواهيم پيشداوري كنيم و ذهنش را بخوانيم بايد از او سوال هايي كنيم كه نشان دهد نيت آنها چه بوده است.
    
    برخلاف تصور ما، بچه ها از روي بدذاتي مرتكب اشتباه نمي شوند، اما به هر حال سكوت ما در قبال اقدامات نادرست بچه ها اين پيغام را به آنها منتقل مي كند كه حتما كاري كه انجام داده اند درست و مورد تائيد بوده است.
    
    البته فقط نشان دادن اين كه انجام دادن كاري اشتباه است براي پرورش وجدان كودك كفايت نمي كند، بلكه بايد درباره پيامدهاي آن كار نادرست هم با كودك صحبت كرد مثلااگر او هنگام امتحان تقلب كرد بايد از او بپرسيم كه به نظرش اگر همه بچه هاي كلاس در امتحان تقلب كنند چه اتفاقي رخ خواهد داد.
    
    وقتي كودك كار ناشايست و غيراخلاقي را شناخت و از عواقب آن نيز باخبر شد مرحله اي ديگر نياز است كه او بياموزد كه اگر چنين اتفاقي افتاد چطور مي تواند اوضاع آشفته پيش آمده را ترميم كند. در واقع در اين مرحله حس مسئوليت پذيري فرد نسبت به كارهايي كه انجام داده رشد پيدا مي كند و كودك مي آموزد پس از هر خطا چگونه آن را جبران كند و تعادل از دست رفته را برقرار كند.
    
    رسيدن به اين نقطه همان چيزي است كه فرآيند پرورش وجدان به آن نياز مبرمي دارد چون تلاش براي جبران اشتباهات باعث مي شود كودك به رفتارهاي نادرست خود بيشتر فكر كند و به خاطر بسپارد كه پيامد هر رفتار اشتباه چيست.
    
    البته كودك در تمام اين لحظات به همراهي والدين نياز دارد و پدر و مادرها بايد از نشان دادن واكنش هاي تند و پرخاشگرانه كه با تنبيه هاي سخت همراه است، پرهيز كنند چون ترس ناشي از اين رفتارهاي خشن سبب مي شود تا كودك از آنها فاصله بگيرد.
    
    وجداني كه پرورش يافته حتي در سخت ترين شرايط هم زير پا گذاشته نمي شود چون وجدان هشيار و بيدار كه ملامتگر نفس آدم هاست، مثل آينه اي بزرگ و تمام قد است و زشتي هاي يك فرد را با تمام جزئيات بازتاب مي دهد، براي همين فرد با وجدان همواره از اين كه تصويرش با اين وضوح در آينه منعكس شود دوري مي كند و اين همان موضوعي است كه بايد براي نهادينه شدنش در وجود بچه ها تلاش كرد.

نويسنده: آويد طالبيان


موضوعات مرتبط: مقالات روانشناسی کودک و خانواده
برچسب‌ها: کودکان , وجدان , مقاله کودک , تربیت کودک

تاريخ : 2012/12/6 | 13:57 | نویسنده : بهلولی |
.: Weblog Themes By Bia2skin :.