

افراد بصری :
بصری ها افرادی هستند که بیشتر به کیفیتهای دیداری توجه دارند و تصاویر
برایشان بیشتر جلب نظر می کند . از آنچه دیده اند بیشتر صحبت می کنند .
هیجانی ترند . سریعتر صحبت می کنند . از حرکات دست بسیار استفاده می کنند و
می کوشند سخنان خود را با حرکات به تصویر بکشند. چون سرعت کلامشان با سرعت
تصاویر متحرک ذهنی شان برابر نیست ، معمولا ً برای بیان اندیشه های خود
شتاب دارند ، برخی کلمات را حذف می کنند و آنچه را می گویند به گونه ایست
که مخاطب تصویر آن را در ذهن خود ببیند .
افراد بصری به رفتار ما ، به ظاهر ما و هر آنچه به چشم می آید ، بیشتر
توجه می کنند . اینکه رفتار ما چقدر محترمانه است ، آیا به احترامشان بلند
میشویم ؟ آیا چهره مان از دیدنشان شاد میشود ؟ آیا لباسهایمان تمیز و ظاهری
آراسته داریم برایشان بسیار با اهمیت است . بصری ها عاشق گل اند . دوستدار
هدیه اند . به اینکه از دید دیگران چگونه اند خیلی اهمیت می دهند . بصری
ها ، تصویری اند . با آنها باید پر شورتر و پر هیجان تر بود . باید خیلی
خلاصه گفت . توضیح و تفسیر زیاد ، حوصله آنها را سر می برد.
وقت بصری ها را نگیرید . مقصود خود را زود اعلام کنید . آرامش افراطی و شل
بودن ، بصری ها را کلافه می کند . آنها عاشق هیجان اند . اگر می خواهید در
افراد بصری نفوذ کنید ، اگر می خواهید حرف شما را بهتر بپذیرند و در خواست
شما را اجابت کنند و اگر می خواهید با آنها صمیمی شوید در اجرای آنچه گفتم
بکوشید .
افراد سمعی :
این افراد بیشتر به کیفیتهای شنیداری توجه دارند و از آنچه شنیده اند
بیشتر صحبت می کنند . کلام و طنین و آهنگ را به خاطر می سپارند . هیجان
آرامتری دارند . آهسته صحبت می کنند و سعی می کنند که بیانشان شیوا و رسا
باشد و به گفتار خود ، توجه خاصی نشان می دهند . سمعی ها ، به گفتار ما
توجه خاصی دارند . به تحسین ها ، تقدیر ها ، تشکر ها ، به آنچه پشت سرشان
گفته شده . به کنا یه ها ، به طعنه ها ، به گفتار مؤدبانه و محترمانه . به
اظهار علاقه گفتاری . به جمله (دوستت دارم ) ، به گفتار نغز ، به کلام
شیرین . به لحن و طنین . به موسیقی و خوش آهنگی صدا . با سمعی ها کمی
آرامتر از بصری ها صحبت کنید اما مراقب باشید که خیلی هم آرام نشوید .
خلاصه نکنید اما شرح و تفسیر فراوان هم ندهید . فصاحت و بلاغت را در سخن از
یاد نبرید . تشویقتان بیشتر کلامی باشد . یک ( آفرین ) برای یک سمعی هزار
مرتبه بیشتر ازیک شاخه گل می ارزد . به گفتار آنها بیشتر از بقیه گوش می
دهید چون آنها خوش سخن هستند.
برای سمعی ها ، احترام کلامی مهمتر از احترام رفتاری است . تند صحبت کردن
با آنها ، بی ادبی تلقی می شود . علاوه بر آنکه آن را نشانه اضطراب و نبود
آرامش می دانند .
لمسی ها :
این افراد ؛ بیشتر به کیفیتهای لمسی توجه می کنند . از آنچه لمس کرده اند
بیشتر حرف می زنند و هیجانشان خیلی کم است . خیلی آرام اند . حتی یک نوع
رخوت و سستی را می توان درآنها دید . احساس آنها از دیگران عمیق تر است و
در ملایمت آنها متانت نیز هست . شاید بتوان گفت که لمسی ها از بصری ها
متنفرند ! لمسی ها با آنچه با دست و تن حس می کنند خیلی میانه گرمی دارند .
یک حمام آب گرم بیش از هر چیز دیگر ، او را در خلوت خود شاد می کند.
لمسی ها را باید در آغوش کشید . دستانشان را به گرمی فشرد و دست تحسین و
صمیمیت بر پشتشان زد . آنقدر که با نوازش و در آغوش کشیدن و بوسیدن ؛ می
توان محبت را به لمسی ها ابراز کرد با هدیه و گفتن ( دوستت دارم ) نمی توان
. هل دادن و تنه زدن ، آنچنان موجب آزارشان میشود که گویی تیر خورده اند .
آنها ملایم صحبت می کنند و احساسات عمیقی دارند .
برای نفوذ در دیگران ، باید کیفیت احساس مخاطبمان را بشناسیم و بر اساس آن
با او رفتار کنیم. همه ی ما می خواهیم که محبت کنیم و در دل دیگران نفوذ
داشته باشیم اما چون هر کدام از ما به زبان خود محبت می کند و براساس کیفیت
حسی خود آن را ابراز می کند ؛ صمیمیت اتفاق نمی افتد . بنابر این مهمترین
شرط نفوذ به دنیای دیگران ، درک و شناسایی کیفیت احساسی فرد مقابل است و
سپس عمل کردن بر اساس آن .
سه دوست
با کیفیت های حسی متفاوت با هم به باغی می روند و هنگامی که برگشتند کافی
است که از هر یک از آنها بپرسیم که گردش چطور بود؟ نفر اول می گوید:
آنقدر زیبا بود که حد نداشت . آسمان آبی و درختها سرسبز، آب آنقدر زلال
بود که کنار رودخانه معلوم بود. کاش با خودمان دوربین برده بودیم ... آفرین
، او یک فرد بصری است . نفر دوم اینگونه تعریف می کند: آدم واقعاً نیاز
دارد گاهی از سر و صدای شهر دور باشد و به صدای طبیعت گوش دهد. صدای
رودخانه آنقدر لذتبخش بود. باور کن پرنده ها قشنگ تر می خواندند... درست
حدس زدید، او یک فرد سمعی است . نفر سوم می گوید: در آن سایه خنک که روی
پوستمان وزش نسیم را کاملاً حس می کردیم و از همه بهتر وقتی بود که
پاهایمان را در آب خنک فرو می بردیم ... این که دیگر از همه راحت تر بود.
او یک فرد لمسی است . متوجه شدید که به راحتی می توان این حالتها را در
افراد مختلف تشخیص داد. حال دانستن این موضوع شما را در ارتباط قوی تر و
صمیمیت و تأثیر گذاری بیشتر کمک می کند. با هر تیپی از افراد باید مثل خودش
و براساس کیفیت حسی خودش رفتار کرد. این به معنای خلاف میل خود عمل کردن
نیست ، بلکه برای تأثیرگذاری بیشتر است . اگر لازم است از رئیس خود چیزی
بخواهید، فرزندتان را در مورد موضوعی نصیحت کنید و یا همسر خود را راهنمایی
کنید با دانستن این که با هر کسی با کیفیت حسی متفاوت چگونه رفتار کنید،
بهتر می توانید ارتباط برقرار کنید و اطلاعات لازم را انتقال دهید.
منبع:
کتاب «صمیمیت و تأثیرگذاری در 10 دقیقه» نوشته: م.حورائی

موضوعات مرتبط: مقالات برای اولیاء
برچسبها: مقاله , نفوذ و تاثیر گذاری
